چکیده:
از «حسن بن صالح بن حی» به عنوان یکی از بزرگان و مؤسسان فرقه «بتریه»، از شاخههای شیعیان زیدی مذهب نام برده شده است. این در حالی است که مراجعه به سخنان و روایات وی نشان میدهد وی دارای باورهای خاص اعتقادی بوده و به همه مبانی زیدیان پایبند نبوده است. از سوی دیگر حسن بن صالح با امام صادق (ع) در ارتباط بوده و پرسشهای فقهی او از این امام بزرگوار، سبب رواج روایات وی در منابع حدیثی متأخر امامیه شده است.لذا به رغم همراهی وی با فرزندان زید در سالهای پایانی عمرش، ادعای سر سلسله بودن در فرقه بتریه برای وی قابل تأمل است. به همین منظور و برای اثبات عدم همسانی حسن بن صالح با رهبری فرقه بتریه، به قرائن و شواهد تاریخی و نیز اقوال رجال شناسان مراجعه شده و از این رهگذر به نقد و بررسی مذهب و روایات وی در کتب امامیه پرداخته شده است.نتیجه بررسی های انجام شده نشان میدهد وی، معتقد به مذهب امامیه بوده و نقدهایی که بر وی وارد شده است، به دلیل عملکرد نامناسب زیدی مذهبان چند قرن پس از وفات حسن بن صالح بوده است.
خلاصه ماشینی:
"گفته شده خودداری حسن از شرکت در نماز جمعه و نیز اعتقاد به جواز قیام مسلحانه، متأثر از سخنان و آراء برخی «اطرافیانش» حاصل شده و گاه برای مصادیق این اطرافیان از جعفر بن زیاد احمر (177ق) یاد میکنند که از گروه یاران عیسی بن زید بوده است (نک: ابوالفرج اصفهانی، 1965م، صص271 و 275).
به طور مثال حدیث «ثلاثة تشتاق إلیهم الجنة علی(ع) و عمار و سلمان» بین منابع زیدی و اهل سنت مشترک است و هفت نفر آن را از حسن بن صالح نقل کردند (نک: محمد بن سلیمان کوفی، 1412ق، ج1، ص241؛ منقری، 1382ق، ص323؛ بلاذری، 1976م، ص122؛ ترمذی، 1403ق، ج5، ص332؛ ابویعلی، بیتا، ج5، ص164؛ ابن عدی، 1409ق، ج2، ص315؛ حاکم نیشابوری، بیتا، ج3، ص137).
نتیجه گیری با وجود شباهتهای برخی اعتقادات حسن بن صالح و زیدیه نمیتوان او را زیدی دانست؛ زیرا وی با آنکه با عیسی، فرزند زید همراهی کرده و بنا به گزارش تاریخ، مدتی وی را پناه داده است، از اخبار زید بن علی نقلی ندارد و یا در مدح و ثنا یا حتی سیره و نبرد او خبری روایت نکرده است و نه تنها منابع اهل سنت که زیدیه و امامیه نیز چنین ارتباط و اخباری را گزارش نکرده اند.
شهرت نام او به عنوان مخالف حکومت، سبب طرد روایات و شاگردانش در مجالس درس اهل سنت شده و به خصوص طرفدران مکتب احمد حنبل که به سازش و گردن نهادن به سلطان وقت امر میکردند، 54 یکسره از ملامت و ترک حسن بن صالح گفتند تا آنکه ابن عدی (365ق) حسن بن صالح را در شمار رجال ضعیف کتابش میآورد و با این همه اعتراف میکند: «من روایت بد و منکری از او ندیدم» (ابنعدی، 1409ق، ج2، ص317)."