چکیده:
جریان روشنفکری دینی ایران که اشخاص و خطوط فکری متنوع و متکثری، آن را راهبری می کنند، نیاز به واکاوی، تحلیل و بررسی این اهداف و مقایسه آنها با اهداف و رویکردهای روشنفکری حوزوی اهمیت بالایی دارد. در این مقاله تلاش می شود ضمن ارائه گزارشی اجمالی از رویکردهای اندیشه ای مهم ترین جریانات روشنفکری دینی در دهه های پس از انقلاب اسلامی به بررسی انگیزه ها و چشم اندازهای فکری آنها پرداخته شود تا با تحلیل و بررسی دغدغه های این جریانات تا حدودی، مسئله بندی روشنفکری دینی در کشور، مورد بازخوانی مجدد قرار گیرد. این نوشتار پس از بیان و تعریف مفهوم روشنفکری، به بررسی مهم ترین دیدگاه های روشنفکری دینی در کشور با توجه به زمینه های پیش گفته خواهد پرداخت تا ضمن بیان دیدگاه ها به مشکلات آنها در کامیابی به اهداف مورد نظر اشاره شود. محور مباحث در جریانات روشنفکری دینی در سمت و سوی روشنفکران دینی غیر حوزوی، متمرکز بر اندیشه های آقایان سروش و ملکیان و نگاه کلی بحث در بخش روشنفکری حوزوی، ناظر به جریان کلی نواندیشی و تحول خواهی در حوزه های علمیه است
خلاصه ماشینی:
"ضرورت این بازخوانی از اهداف و اغراض،هنگامی به صورت روشن تبیین میگرددکه پراکندگی و تشتت نظرات و سخنان روشنکفران دینی کشور به لحاظ جهتگیری وسمت و سویی که نشانه رفتهاند معلوم گردد بیگمان این ادعا چندان گزافه نیست کهروشنفکری دینی در این مرزوبوم به یک جمعبندی نظاممند در زمینه اولویتبندیمسائل بنیادین در حوزه اندیشه دینی که مستقیما در سرنوشت جامعه تأثیرگذار باشد،نرسیده است و بهترین شاهد این ادعا همین عدم تمرکز و وفاق ایشان بر طرح مسائلهمسو براساس ترتب منطقی مسائل و نظام اولویتگذاری میباشد و ازهمینرو استکه توسط روشنفکران دینی،در طرح مسائل اندیهش دینی که ناظر به مسائل عینی درجامعه دینی است،یک روز،موج پلورالیسم به راه میافتد و روز دیگر،مسئله معنویت وعقلانیت به بحث روز تبدل میشود و همینطور زمانی،خاتمیت و روز دیگر،تجدید نظردر فهم حقیقت وحی و دورهای،سکولاریسم و ایامی،مشکلات نظام روحانیت،که با تأملو نگاهی دقیق،چنانچه به ترتیب و زمان طرح هریک از این مباحث عنایت شود،تدبیری در هندسه کار مشاهده نمیشود که در خوشبینانهترین گمانه در این مسئله بهنظر میرسد در طرح این مسائل،دغدغههای شخصی و دورهای اندیشهای در عرصهمطالعات و پژوهشهای دینپژوهی و فلسفه دینی با درد روشنکفری دینی به سختی خلطشده است.
همین خصوصیت را به نوع دیگر در جریان اول نیز میتواند سراغگرفت؛زیرا این رویکرد با طرح مسئله ذاتی و عرضی در دین که با اصطلاحات پلورالیستگوهر و صدف جان هیکی،تقارن و براساس برخی تفاسیر،وحدت و یگانگی دارد،راه رابرای انطباق واسع مفهوم دین بر مسالک مختلف و متفاوت،هموار میسازد و اگرچه درابتدای این مقال گفتیم که واژه دین در اصطلاح پیگرفته شده در مقاله به ملاحظهمناسبات حکم و موضوع جریانات وطنی،بر دین اسلام انطباق مییابد،اما اکنون بااستدراکی در این نگاه باید بپذیریم که راهبران اصلی این دو جریان-که از جریانات مهمو تأثیرگذار روشنفکری دینی هستند-گرچه رویکرد خود را در بستر اندیشه اسلامی طرحکردهاند،اما پروژه پیشنهادی آنها در باب روشنفکری دینی،نهایتا و لزوما به روشنفکریدینی در قالب اسلامی نمیانجامد."