چکیده:
«گفتمانکاوی» به مثابه یک روش تحقیق در علوم انسانی در صدد بازگوکردن و نشاندادن معانی نهفته در متن است. در این روش، محقق برآن است که رابطه بین مؤلف، متن و خواننده را نشان دهد. با مطالعه زبان، عوامل متعددی در شکلگیری پیام کلام موثرند: برخی از این عوامل درونمتنی و برخی دیگر برونمتنی است. این روش، بر عوامل برونمتنی تأکید ویژه دارد. مؤلفههای اصلی گفتمانکاوی عبارتاند از: تحلیل زبانی متن، بررسی انسجام متن، بررسی بافت متن، بررسی روابط بینامتنی، معنای مرکزی متن، و نگاه به کارکرد متن. گفتمان، معنا یا دال مرکزی نهفته در متن، و گفتمانکاوی، مبتنی بر توجه هماهنگ به همه عوامل شکل دهنده پیام است. در این مقاله، به تبیین کاربردی روش گفتمانکاوی و کاربست آن در متون روایی پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"151 مکاتب و رویکردهای مختلف زبانشناسی، همواره با این گونه پرسشها مواجه بودهاند که کلام یا متن چیست؟ چگونه تولید میشود و چگونه تحلیل میگردد؟ آیا معانی زبانشناختی واژهها و ساختهای دستوری، معنا و مفهوم کلام یا متن را تعیین میکنند یا جهان خواننده متن است که معنای مورد نظر را بر متن تحمیل میکند؟ تلاش برای کشف پاسخ این پرسشهای، منجر به پدید آمدن نظریههای گفتمانی گردید.
سؤالات محقق در بررسی این مؤلفه را میتوان چنین بیان داشت که چرا از میان همه موضوعات و روابط این موضوع، یا رابطه انتخاب شده و سایر موارد از متن حذف شدهاند؟ از اینرو، براساس تحلیل آنچه در متن است و آنچه از متن حذف شده، سعی میشود تا با ایجاد فهرست از تضادهای دوگانه مابین آنچه در روایت «هست» و آنچه «نیست»، نگرش زیربنایی متن نسبت به جهان واقع مجرد شود.
و بالاخره تبیین متن، به بررسی معنای به دست آمده و دلیل ارائه آن، و نقش چنین معنایی در روابط کلان فرهنگی اجتماعی جامعه میپردازد و کاربرد گفتمان حاصل از متن را به زبان امروزین و برای شرایط حاضر ترجمه میکند.
به علاوه، فرآیندهای اسم سازی، مجهولسازی، تقدم و تأخر جملات و جایگاه آنها در روایت، تحلیل نحوی جمله برای تعیین نقش معنایی موضوعات مهم روایت، تحلیل ساختارها با توجه به بافت موقعیت و بافت جامعه صدور حدیث، بررسی ابهامات موجود در روایت و چرایی آنها، و انسجام متن نیز ممکن است در تحلیل معنا مؤثر باشند."