چکیده:
امروزه به دلیل محدودیتهای روش تجربی کمی و کیفی، پژوهشگران بهکارگیری روش ترکیبی را پیشنهاد میکنند. در این مقاله، با توجه به تأثیر مبانی بر روی روش و لزوم استفاده از وحی، عقل و تجربه در مطالعات علوم انسانی، یک روش تلفیقی پیشنهاد شده است که نتایج جامعتری در پی دارد. شواهدی از منابع دینی به منظور لزوم استفاده از این سه منبع ذکر شده است. در مقام عمل، این روش در چهار مرحلة کلی تحقق مییابد؛ در مرحلة اول دیدگاههای دانشمندان علوم انسانی در مورد آن مسئله بررسی میشود؛ در مرحلة دوم دادههای نقلی مربوط به آن موضوع جمعآوری میگردد؛ در مرحلة سوم موضوع موردنظر به تجربه گذارده میشود؛ در مرحلة چهارم با استفاده از عقل، دادههای بهدستآمده از سه منبع مزبور مقایسه و تحلیل میشوند. در صورت نداشتن هماهنگی، یا ابزار تجربی به کار رفته یا روش برداشت از متون دینی و یا نظریات دانشمندان مورد تجدیدنظر قرار میگیرد. داور نهایی در این روش، هماهنگی بین دادههایی بهدستآمده از سه منبع است.
خلاصه ماشینی:
"241 روش بالینی که جزو پژوهشهای کیفی در روانشناسی به شمار میآید، بر این مبنای فلسفی استوار است که پدیدههایی انسانی را نمیتوان بسان پدیدههای طبیعی به صورت ایستا مطالعه کرد؛ بلکه باید بر درک معنای رویدادها توسط افراد مبتنی باشد؛ افراد را به صورت عمیق در محیط واقعی مطالعه کرد و نتایج مطالعات را به صورت الفاظ و واژهها بیان کرد، نه عدد و رقم.
قرار دادن این مرحله در کنار مرحلة قبلی، مسئله را روشنتر میکند و ابعاد وسیعتری را در اختیار محقق میگذارد؛ بدین معنا که احتمال دارد تحقیقات علوم تجربی چند علت خاص را برای یک پدیده به دست دهد؛ اما علتهای فرامادی از دید علم مخفی مانده باشد؛ در این صورت منابع دینی آن ابعاد را در اختیار پژوهشگر قرار میدهد که با ضمیمه به علل قبلی، زوایایی بیشتری از مسئله روشن میشود و روابط بین متغیرهای جدیدتر آشکار میشود.
اگر این تحلیل مفهومی دقیق صورت نگیرد، تلفیق نظریههای دینی با مفاهیم علمی نتیجهای جز درکنارهمگزاری دو شیء متفاوت نخواهد بود؛ پدیدهای که امروزه در بسیاری از پژوهشها دیده میشود؛ یعنی مطالب از منابع علوم انسانی مطرح میشود و تنها چند آیه یا روایت برای «تیمن و تبرک» در کنار آنها نهاده میشود، بدون اینکه ارتباط دقیق مفاهیم و نقاط اشتراک و تفاوت آنها مشخص شده باشد."