چکیده:
امروزه دامنه مباحث فلسفه اخلاق بسیار گسترده شده است. گاهی این گستردگی ممکن است سبب تشتت و ابهام درشناخت مباحث مربوط به اخلاق گردد. از این رو، این نوشتار در پی آن است تا در یک جمعبندی کلی، به رئوس مباحث، دیدگاهها و مکاتب مهم در حوزه اخلاقپژوهی بپردازد که میتواند زمینه رسیدن به چشمانداز کلی در مباحث مطرح در اخلاقپژوهی را فراهم کند. بر این اساس، نوشتار حاضر در صدد آن است تا برای رسیدن به این منظر کلی، آن را درپنج بخش مطرح سازد. این پنج بخش عبارتند از: «اقسام کلی پژوهش در حوزه اخلاق»، «اخلاق به مثابه»، «تقسیمات کلی در اخلاق»، «اصطلاحات اولیه» و «دیدگاهها و مکاتب فلسفی». لازم به ذکراست که تقسیمبندیهای کلی و فروعات آنها، به طور عمده با توجه به جریان محقق و موجود اخلاقپژوهی مطرح شده است.
خلاصه ماشینی:
"تحلیل جملات و گزارههای اخلاقی، یعنی جملات و گزارههای حاوی الفاظ و مفاهیم اخلاقی: آیا گزارههای اخلاقی همه تقدیری و توصیهایاند یا همه تقریری و توصیفیاند، یا بعضی توصیهای و بعضی دیگر توصیفیاند و یا نوع چهارمی وجود دارد؟ آیا گزارههای اخلاقی، در تحلیل نهایی، بیانگر امور واقعاند یا بیانگر ارزشها و تکالیف و یا اینکه همه از یک سنخ نیستند؟ ب) وجودشناسی اخلاقی آیا حقیقت اخلاقی عینی یا آفاقیای وجود دارد یا نه؟ آیا در عالم واقعیاتی اخلاقی وجود دارند یا آنکه این واقعیات را خودمان پدید میآوریم و آنها را قرارداد میکنیم؟ ما کاشف حقایق اخلاقی هستیم یا جاعل آنها؟ ج) معرفتشناسی اخلاق آیا گزارههای اخلاقی را میتوان به صدق و کذب یا لااقل به عینی و غیرعینی متصف کرد؟ آیا گزارههای اخلاقی را میتوان موجه یا مستدل کرد یا نه؟ اگر اینچنین باشد، روش توجیه یا استدلال در اخلاق چگونه است؟ در توجیه یا استدلال اخلاقی عقل چه نقشی ایفا میکند؟ هر یک از شهود، دروننگری، احساس و عاطفه، و وجدان چه نقشی دارند؟ آیا حکم اخلاقی هنگامی پذیرفتنی است که قابل تعمیم باشد یا تعمیمپذیری در حکم اخلاقی شرط نیست؟ آیا میتوان از گزارههای حاکی از ساختار جسمانی یا ذهنی یا روانی فرد آدمی یا تواناییهای بشر یا واقعیتهای زندگی اجتماعی یا آثار و نتایج مترتب بر افعال انسانی، یک سلسله احکام اخلاقی استنتاج کرد یا نه؟ حل مسائل اخلاق تحلیلی به بررسی برخی از شاخههای دیگر فلسفه بستگی دارد؛ شاخههایی مانند منطق، فلسفه منطق، فلسفه زبان، معرفتشناسی، فلسفة ذهن، و فلسفة کنش»."