خلاصه ماشینی:
"خدمات شگرف علمی که در عصر گورکانیان با تدوین فرهنگ و دستور زبان فارسی و کتب تاریخ و ترجمۀ متون سنسکریت و تصنیف کتب فقهی و تفسیر و عرفان و کلام و ریاضی و طب و فلسفه انجام گرفته و نیز ایجاد ابنیۀ عالی و طرق و شوارع و باغهای زیبا که به کوشش مسلمانان ایجاد شده چنان مناعت و غروری به امت مسلمان هندی داده که در برابر حوادث سهمگین تاریخ هرگز سر تسلیم فرو نیاوردهاند،مخصوصا از قرن نهم هجری به بعد که مذهب شیعه در هند رواج یافت و امام بارهها و تکیهها و مراکز مذهبی و مدارس امامیه در دکن و دهلی و لکنهو و لاهور و کشمیر و دامنههای هندوکش و هیمالیا دایر شد و فقیهان و مجتهدان و واعظان و ذاکران در این مراکز استقرار یافتند شور و حماسۀ اسلامی در هند جان گرفت و از آن پس ذکر وقایع«طف»از فنون فاخر ادبی هندوان و مسلمانان شد و تعصبات ضد اسلامی تخفیف یافت و آب و رنگ تازهای به ادبیات زبان اردو و سایر لهجههای اسلامی افزوده گشت.
اقبال که در خانوادهای آشنا به زبان و فرهنگ فارسی متولد شده بود و دروس خود را به فارسی خوانده و در لندن در محضر استادانی چون براون و نیکلسن بیشتر به ارزش این زبان در بستر معارف و فرهنگ اسلامی وقوف پیدا کرده بود،هنگامی که تصمیم به بازشناساندن و دفاع از اسلام گرفت،و به فکر ایجاد انقلاب و رستاخیز فکری در بین مسلمانان و اشاعۀ نظرات فلسفی و اجتماعی خود افتاد،فارسی را برای این منظور از هر زبان دیگر مناسبتر یافت زیرا زبان مشترک مسلمانان آسیا و جامع عالیترین و رساترین الفاظ و تعبیرات ادبی بود،در صورتی که اردو فقط یک گویش محلی است و زبان انگلیسی هم،اسلامی و مفهوم همۀ مسلمانان نیست."