چکیده:
«فقه حکومتی» مقولهای است که در چند سال اخیر، موضوع بحث محافل علمی، بهویژه در درون حوزة علمیه قرار گرفته است. از سوی دیگر، «خطمشی عمومی» دانشی است دارای ادبیات علمی نسبتا مشخص. این دو مقوله هرچند در دو فضای متفاوت علمی مطرح شده است، اما میتوان با مقایسة این دو مفهوم، دقت نظر بیشتری در هر دو مقوله پیدا کرد. در این تحقیق، با روش تحلیلی، ابتدا دو مفهوم به مؤلفههای اصلی خود تحلیل شده و بر این اساس، میان این دو مقایسه صورت پذیرفته و شباهتها و تفاوتهای دو مفهوم بیان شده است. نتیجة نظری این مقایسه آن است که دو مفهوم از لحاظ ظاهری و روبنایی با هم شباهت دارند، اما در مبانی مختلف هستند. از لحاظ کاربردی نیز نتیجة این مقایسه آن است که در توسعة دانش فقه حکومتی صرفا میتوان از ساختارها و روبناهای دانش خطمشی عمومی استفاده کرد، اما باید به تفاوت در مبانی به دقت توجه شود.
خلاصه ماشینی:
"در بررسی این معنا، باید بیان داشت که اصطلاح «فقه حکومتی» به این معنا، صرفا یک دستهبندی جدید در احکام ایجاد میکند و هرچند ممکن است این تقسیم جدید از جهاتی دارای خاصیت و اثر باشد و ـ برای مثال ـ اثبات کند که بخش عظیمی از فقه به مباحث حکومت مربوط است، اما صرف ارائة دستهبندی جدید از یک علم، سبب گسترش و تحول آن علم نمیشود.
حال با توجه به وجود حکومت در دورانهای گذشته، بخشی از مسائل مربوط به رفتار حکومتی در فقه گذشته متبلور شده و احکامی دربارة آن بیان گردیده که بررسی این احکام معنای دوم از «فقه حکومتی» است.
3. ارادة الهی مبنای تشکیل حکومت و جامعه در فقه حکومتی و ارادة انسانی مبنای تشکیل جامعه در خطمشی عمومی: در مفهوم «فقه حکومتی»، تشکیل جامعه بر مبنای الهی است و جامعه مطلوب از منظر الهی تعریف میشود و فقه به دنبال رساندن وضع موجود جامعه به آن حد مطلوبی است که ورای خواست و تمایل افراد جامعه تصویر شده است؛ اما در موضوع خطمشی عمومی، مبنای تشکیل جامعه بهرهمندی بیشتر افراد است و افراد برای اینکه بتوانند بهرهمندی فردی بیشتری کسب کنند، اقدام به تشکیل جامعه مینمایند و البته در این کار، با مشکلاتی مواجه میشوند که وظیفة خطمشی عمومی حل این مشکلات است، وگرنه شکل جامعه و عموم ورای خواست افراد دارای مطلوبیت نیست.
» (عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ص 381) Public policy برخی پدید آمدن رشته خطمشی عمومی را به دنبال طرح رهیافت علوم خطمشی میدانند که این رهیافت توسط هارولد لاسول در دهه 40 و 50 میلادی طرح است Deleon, The Historical Roots of The Field, p."