چکیده:
ظاهرگرایی و عقل گرایی به عنوان دو جریان تاثیرگذار در آرا و افکار فرهنگی و اجتماعی در تاریخ تفکر اسلامی مطرح است. تعلیم و تربیت نیز به عنوان یکی از مقولات فرهنگی از این جریان های فکری متاثراست. سؤالی که مطرح است این است که آیا جریان ظاهرگرای اسلامی توانایی ارائه یک نظریه تربیتی تمام عیار را برای تربیت دینی دارا است. برای پاسخ دادن به این سؤال، در این مقاله به بررسی تاثیرجریان ظاهرگرای اسلامی در عرصه تعلیم و تربیت در زمینه اهداف، اصول، محتوا و روش های تربیت پرداخته شده و سپس به نقد این جریان تربیتی از دیدگاه عقلگرای اسلامی اقدام گردیده است.
خلاصه ماشینی:
۴-عدم توجه به تفاوت های فردی (یکسان نگری در تربیت ) برطبق دیدگاه ظاهرگرایان تنها راه سعادت پیروی از کتـاب و سـنت بـه معنـای مشخص وتعریف شده است که برای همه عصـرها وزمـان هـا وبـرای همـه جوامـع یکسان و لایتغیرتلقی شده است ، هرگونه تلاش برای کسب معرفت و آگـاهی از طرقـی غیر ازروش های مطرح مطرود وامری مذموم تلقی شده اسـت ، چنـان کـه ابـن حنبـل ضمن نکوهش علم کلام ، پیروان خویش را از همنشینی با متکلمان برحذر می داشـت و کسی که کم ترین مخالفت یا نقدی بر این روش داشت ، یا بـه نقـل حـدیثی ایـراد مـی گرفت ، مخالفت و بدعتگذار تلقی می شد و نـزد او آزاداندیشـی و دگراندیشـی و روی آوری به اجتهاد مساوی با همفکری با معتزلیان (گمراهان )تلقی می گردد.
۹-قشری بودن تربیت جریان ظاهرگرا با تأکید بر این که متون دینی فقط برای طبقه خاصی قابـل فهـم است معتقدند که درک متـون دینـی و تفسـیرآن فقـط مخـتص آنـان اسـت ،چنـان کـه اخباریون معتقدند «قرآن برای ائمه است برای ما نیست ؛ ماحق نداریم در قرآن تعقـل و تدبرکنیم ؛قرآن برای مخاطبان خود نازل شده که آن هم ائمـه (ع )مـی باشـند»(مطهـری ، تعلیم و تربیت اسلامی : ۳۰۷).
جریان ظاهرگرا به برای رسیدن به هدف برنامه درسی که همانا پـرورش روحیـ ه تعبدوتسلیم در برابر متون دینی است ، روش هایی را ارائه نموده است : ۱-موعظه یکی از روش های توصیه شده در تربیت اسلامی ، روش موعظـه اسـت .