خلاصه ماشینی:
"ما امروز مایلیم صحبت را روی سه موضوع مربوط به این منطقه،منابع آن و سیاست خارجی امریکا متمرکز کنیم: -نیاز به مسیرهای متعدد خط لوله برای گاز و نفت آسیای مرکزی؛ -ضرورت پشتیبانی دولت امریکا از کوششهای بین المللی و محلی جهت دستیابی به توافقهای سیاسی متوازن و پایدار چه در روسیه و دیگر کشورهای تازه استقلال یافته و چه در افغانستان؛ -ضرورت کمکهای سازمان یافته در جهت تشویق اصلاحات اقتصادی و گسترش فضای مناسب برای سرمایهگذاری در منطقه.
با فروریزی موانع سیاسی،منطقه آسیای مرکزی و دریای خزر با دیگر کسانی را از سراسر جهان که در صدد یافتن راههایی برای توسعه این منابع عظیم انرژی و عرضه آن به بازارهای جهانیاند،به خود جلب میکند.
شرکت یونوکال براین باور است که عامل محوری در طرحریزی این خط لولهها این خواهد بود که بازارهای مصرف انرژی که به احتمال زیاد به عرضه جدید نفت نیاز دارند در کجا قرار دارد.
پرسش اما این است که هزینهء حمل نفت از طریق این خط لوله چقدر خواهد بود و سهم خالص حاصل از آن برای تولیدکنندگان چیست؟ از راه جنوب به دریای هند امکان دوم،ساختن یک خط لوله در جنوب،از آسیای مرکزی به اقیانوس هند است.
کنسرسیوم خط لوله آسیای مرکزی (Cent Gas) که یونوکال از سهام داران آن است در اکتبر سال گذشته برای ساختن لوله گازی که منابع عظیم گاز طبیعی ترکمنستان در میدان نفتی دولت آباد را به بازارهای پاکستان و احتمالا هندوستان وصل میکند،تأسیس شد.
همان طور که در مورد لوله نفت آسیای مرکزی گفتیم،آغاز پروژه لوله گاز کنسرسیوم سنتگس ممکن نخواهد بود مگر یک دولت از نظر بین المللی به رسمیت شناخته شده در افغانستان برقرار شود."