خلاصه ماشینی:
"با وجود این،جای سؤال است که چرا در کتیبههایداریوش که مشتمل بر نام ساتراپیها یا شهرستانهایمعروف ایران میباشند-از آن نامی برده نشده است؟وفهرست به نام«ماچا»خاتمه میپذیرد که اینک«مکران»را در ساحل دریا از یکسو و«مسقط-«معرب»«مسکت»-را با«مسندم»را در شبه جزیرهجنوبی و روبروی تنگه«هرمز»در آنسو با«ماهان»مقلوب«ماسان و ماکان»را در داخل کرمان،به یادگارنام ماک از فهرست داریوش زیرنظر داریم،نامی که درروزگاری دیرین به صورت«ماژان»و«ماجان»،کلیهاراضی کنارۀ جنوبی خلیجفارس را در بر میگرفت ومردمی،جز نژاد سامی و عرب که هنوز از سواحل دریایمدیترانه و دریای سرخ یا خلیج عربی به طرف شبه جزیرهعمان هجرت و انتقال پیدا نکرده بودند،در آنجا سکونتداشتند،وجود لهجه خاص فارسی«کومزاری»متداول درمیان مردم کوهنشین مسقط در مجاورت دماغه مسندم کههنوز در میان بومیان آن ناحیه متداول است نشان میدهدکه«مز»کوه مزار قلب از همان«مس»مستدم استو مسقط میباشد از قرینه استعمال کلمه«ماک»و«مگ»برای جزء جنوبشرقی از ایران در فهرست نام کتیبهها،چنین استنباط میشود که کار اداره تشکیلات زمینهایآن سوی خلیجفارس در روزگار قدیمتری هم مانند دورهساسانیان و سلجوقیان و اتابکان،بر عهده حکومتمرکزی بخش کرمان بوده است.
قریب در آغازتأسیس مدرسه نوبنیاد آلمانی در تهران-که بیست سالپیش از آن تاریخ صورت گرفته بود-با سمت معلم زبانفارسی در جشن افتتاح مدرسه شرکت کرده بود و اززبان مدیر مدرسه که به زبان فارسی هم آشنا بود،چنینشنیده بود و برای شاگردان خود نقل کرد: در روزگاری بسیار قدیم گروهی از مردم کرمان ازجنوب شرقی ایران در پی تغییر و تبدیل شرایط زندگیخویش،از ایران از راه آسیای صغیر یا قفقاز به سویاروپا رهسپار شدند،و به سوی مغرب پیش میرفتند،تا بهجلگه حاصلخیز جنوب دریای آدریاتیک رسیدند ودر کنار رودهای ویستول و آلب و رن اقامت گزیدند وسرزمین ژرمانی را با ملت آلمان در آنجا بوجود آوردند ودر حقیقت نام ژرمنی یا گرمنی را از همان اسم کرمانگرفتند،که به صورت گرمان بر زبان داشتند."