خلاصه ماشینی:
"لیندال بنیانگذاری تعادل موقتی و بین دورهای را به عنوان مثالهایی از یک«رویکرد تعادلی»به کار برد،به این معنا که برای هرفرد و کالا،قیمت پیشبینی شده دستیابی به موازنه عرضه و تقاضا است و بنابراین تمامی انتظارات تحقق یافته است.
اینتحلیل ناکافی لیندال از تغییرات در حال موازنه بود که میردال و لاندبرگ به درستی مورد انتقاد قرار دادند:تغییرات ناشی از مداخله نمیتواند توضیح داده شود،زیرا زمان به تعدادی از دورههای تعادلی کوتاهمدت تقسیم شده است که طی آن هیچ گونه تغییراتی اتفاق نمیافتد.
این یک مثال از یک"تحلیل یک دورهای"است،که نشان میدهد که چه چیزی قرار است در یک دوره زمانی اتفاق افتد؛چگونه طرحهای معین مورد انتظار در آغاز این دوره منجر به تعیین نتایج تحقق یافته در پایان دوره میشود.
به منظور حل این تحلیل یک دورهای72،لیندال فرض کرد که طرحهای مخارج تا آن جا که به مقادیر مربوط است،تحقق یافته است و دلالت دارد بر اینکه عوامل تولید بیکار و موجودی کافی کالاها وجود دارد و بنابراین تمامی تعدیلها طی یک دوره میتواند از طریق تغییرات در موجودیها تحقق یابد.
در اینجا لیندال فرض میکند که اگر طرحها انجام شود و هیچ گونه تغییراتی در رویدادهای بیرونی خارجی وجود نداشته باشد،آنگاه امکانپذیر است فرض کنیم که یک رابطه تابعی ساده میان طرحهای مورد انتظار برای دوره بعد و نتایج محقق شده دوره کنونی وجود دارد.
کاربرد این فرض برای چندین دوره این نتیجه را حاصل میکند که کل فرایند پویا میتواند از دادههای استنتاج شود که در آغاز اولین دوره داده شده است."