چکیده:
از نقیب الممالک شیرازی، نقال باشی دربار ناصرالدین شاه دو قصه امیرارسلان و ملک-جمشید به جا مانده است. او امیرارسلان را برای ناصرالدین شاه ساخته و بارها برای او نقل کرده است، اما ملک جمشید را در شرایط متفاوتی پدید آورده است. این مقاله به بررسی تفاوت های سبک نثر این دو اثر اختصاص دارد و هدف آن نشان دادن نقش عوامل بافتی و زمینه آفرینش در تفاوت سبک این دو متن است. تفاوت های به دست آمده در سه حوزه ساختارهای نحوی، واژگان و ترکیبات عامیانه، و گزاره های قالبی (ضرب المثل ها، سوگندها و دشنام ها) دسته بندی و ارائه شده اند و در هر مورد، نقش عامل بافت متفاوت و روایت شنو در این تفاوت های سبکی نمایانده شده است.
Naqib Al-Mamalek Shirazi، the court storyteller of Naser Al-Din Shah، has composed two tales: Amir Arsalan and Malek Jamshid. Naqib created Amir Arsalan for Naser Al-Din Shah and retold it to him frequently، but he composed Malek Jamshid in a different condition. This essay attempts to study stylistic differences between the two texts. The goal is to show the role of textural factors and the circumstances of its creation based on the stylistic differences between the two texts. The differences have been presented in three issues: syntactic structures، slang dictions، and formulas (proverbs، oaths، curses)، and in each case the influence of different textures and the narratee on these stylistic differences have been pointed out.
خلاصه ماشینی:
"در این مقال، در پی نشان دادن تأثیر همین عوامل «اکنون و اینجا» بر دو مـتن شـفاهی بنیـاد امیرارسلان و ملکجمشید هستیم که عبارت است از فضای حاکم بر مجلس قصه گویی ، عامل روایت شنو و کاتب آن؛ توضیح این که بـر اسـاس آنچـه پیـشتر ذکـر کـردیم مجلـس روایـت امیرارسلان در خوابگاه ناصرالدین شاه، آدابی مخصوص داشـته و مخاطـب نقیـب الممالـک در خلق امیرارسلان، ناصرالدین شاه، کسی است که از نظر ذوق و پسند ادبی آن گونه که می دانـیم ، دیرپسند، سخت گیر و اهل ذوق بوده است و علاوه بر دیوان اشعار، در ادبیات منثور هـم چنـد سفرنامه نوشته و داستانی به نام حکایت پیر و جوان از او باقی مانده است ؛ با انواع مدرن ادبی مخصوصا بسیاری از رمانهای برجستة اروپایی آشنا بوده است و دایم مترجمان متعـددی آثـار رمانی اروپایی را به دستور شخص وی یا صلاحدید اطرافیانش بـرای او ترجمـه مـی کـردهانـد (بالایی ، ١٣٧٧: ٨٦؛ امانت ، ١٣٨٣: ٥٦٢)، مثلا آگاهی داریم که او در کتابخانة غنی خود ترجمة دون کیشوت را نیز داشته است (امانت ، ١٣٨٣: ٥٦٢).
البته با در نظر گرفتن این نکته که پیشتر ذکـر کـردیم در مجمـوع بنـای امیرارسلان بر تفصیل است و ملکجمشید بر ایجاز، این بسامد بالای ضـربالمثـل در ملـک- جمشید وجهی دیگر نیز می یابد: یکی از ویژگی های ضربالمثل ، ایجاز اسـت و از ایـن طریـق این قابلیت را دارد که معانی بسیار را در لفظ اندک بیان کند و طبیعتا ایـن شـگرد در آنجـا کـه مثلا حال و مقام مخاطب اجازة تفصیل بسیار به نقال نمی دهد، بسیار می تواند مؤثر باشد."