چکیده:
قدمت روایت با انسان برابری می کند. از همان آغاز بررسی موضوعات ادبی، نشانه هایی از توجه به روایت دیده می شود. در بوطیقای ارسطو، عناصر بعضی از انواع روایی مثل تراژدی و حماسه مورد توجه قرار گرفته اند. در داخل یک کلیت روایی، عناصر مختلف چون طرح، شخصیت، زمان، مکان، زاویه دید و... در راستای همدیگر، همچون یک کلیت منسجم عمل می کنند و در نهایت باعث خلق ساختار روایی آن متن می شوند. سنایی برای ملموس ساختن و تبیین هر چه بهتر مفاهیم تعلیمی مورد نظر خود در حدیقه از حکایت های زیادی استفاده کرده است. این بخش روایی حدیقه دارای ساختاری متمایز از کلیت کتاب می باشد و در آن از عناصر روایی- ساختاری مختلف در کنار یکدیگر بهره برده می شود. در این تحقیق با دیدی ساختاری به زوایای مختلف مبحث شخصیت و شخصیت پردازی حکایت های حدیقه سنایی که یکی از کتاب های باارزش ادبیات عرفانی می باشد، پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
با توجه به تقسیم بندی کلـود برمـون (Claude Bremond) مـی تـوان گفـت کـه در حکایـت هـای حدیقــه یــک شخــصیت در حکــم «کــنش گــر» و شخــصیت دیگــر در حکــم «کــنش پــذیر» مــی باشــد (-احمدی ، ۱۳۸۴: ۱۷۰ ؛ تودوروف ، ۱۳۷۹: ۸۸) در این حکایت ها کنش گر فردی مثبت و اخلاق مـدار است ؛ اما کنش پذیر دارای شخصیتی می باشد که صفات اخلاقـی وی در تعـارض بـا شـخص کـنش گـر قـرار می گیرد.
شخصیت پردازی در حدیقه با بررسی ساختاری حکایت های حدیقه می تـوان گفـت کـه ایـن شـاعر بـزرگ از هـر دو شـیوة مـذکور استفاده کرده است : ۱- شخصیت پردازی مستقیم (یا شیوة نمایشی - توصیفی ) در این شیوه راوی با جمله های خبری و توصیفی خود به معرفی شخـصیت مـی پـردازد (قـره بیگلـو و عبدی پور، ۱۳۸۸: ۳۲۸) و به ما اطلاعات مـی دهـد و در پـی بـردن بـه وضـعیت ظـاهری ، سـطح فکـری ، احساسات و نگرش شخصیت ها به ما کمک می کند و همچنین به استقرار بهتر کنش ها یـاری مـی رسـاند (آسابرگر، ۱۳۸۰: ۶۰) در این شیوه راوی سعی می کند مستقیما با توصـیف صـفات و حـالات درونـی و ذکر وضعیت ظـاهری شخـصی و وضـعیت محـیط ، خـصلت هـای شخـصیت مـورد اسـتفاده اش را بـرای خواننده آشکار کند.
«ساختار غالب در روایت های حدیقه الگویی است که فاقد پیرن] و تنها دارای عنصر گفتگو اسـت » (طغیانی و نجفی ، ۱۳۸۷: ۱۱۷) باید به این امر مسلم اشاره کرد که در اغلـب حکایـت هـای عرفـانی مثـل حکایت های حدیقه ، نویـسنده پنـد و انـدرزهـای خـود را در قالـب گفتگـو بیـان مـی دارد.