چکیده:
یکی از اقسام مهم تجربه دینی، تجربه تفسیری است. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی، این قسم از تجارب دینی را با نگرش اسلامی بررسی، و محورهای اساسی بینش قرآنی درباره این قسم از تجارب را تحلیل و تبیین میکند. ابتدا تجربه تفسیری را تبیین مفهومی کرده، سپس ارتباط آن را با تبیین دینی بازگفته و آنگاه با تقسیم تبیین، به عقلانی و غیرعقلانی، عقلانیت تفسیرهای دینی را نشان داده است.
در این مقاله تأثیر و تأثر دو جانبه تجربه تفسیری و احوال و عواطف آدمی، ارتباط تجربه تفسیری با برخی از آموزههای اصلی اسلام، از جمله توحید افعالی و اسمای الهی و نیز، عوامل دخیل و منشأ خطا و عینیت تجربه تفسیری مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"ب) ارزیابی صحیح پدیده: در ارتباط با این امر نیز باید توجه داشت که در بسیاری از موقعیتها، مؤمنان در تفسیر دینی حادثهای که با آن مواجه میشوند، خطا میکنند و همین امر موجب میشود که در مسیر حیات دینی خود به بیراهه بروند و از حوادثی که روی میدهد بهره مناسبی برای رشد و تکامل خویش نبرند و دچار رکود و عقبماندگی شوند؛ در این صورت، تجربه دینی، به جای تأثیر سازنده و مثبت، ممکن است نقش منفی و مخرب بر رشد و تکامل دینی فرد بر جای نهد.
البته در صورتی که رویداد مورد نظر، امری خارق عادت و غیرطبیعی و دور از انتظار و خلاف روند عمومی حوادث باشد؛ استناد و ارتباط خاص آن به خداوند آشکارتر خواهد بود و از این جهت، تفسیر دینی آن بیشتر مورد تأیید و قبول واقع میشود و میزان باور و اطمینان به دخالت خداوند در پیدایش آن افزایش مییابد؛ مثلا: بیمار مبتلا به سرطانی که بر اساس تشخیص پزشکان متخصص و آزمایشهای به عمل آمده، هیچ راه علاجی برایش وجود ندارد، وقتی پس از دعا و توسل، به شکل غیرطبیعی و غیرمنتظرهای شفا مییابد، گویا چارهای جز تفسیر دینی آن وجود ندارد؛ تا آنجا که حتی غیرمتدینان نیز به تفسیر دینی آن تمایل مییابند و گاه چنین رویدادی را شاهد و گواهی بر درستی پیشفرضهای متدینان در عقاید دینی خویش میشمارند و اینجاست که مسئله قرینگی این دسته از شواهد برای درستی باورهای دینی مطرح میشود."