چکیده:
امروزه سازمانها به دنبال افرادی هستند که بتوانند به صورت گروهی عملکرد مطلوبی داشته باشند و از سوی دیگر توانایی برقراری ارتباط و تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگهای مختلف را دارا باشند. بنابراین لازم است با فرهنگهای مختلف آشنا باشند و به طور مناسب با افراد سایر فرهنگها ارتباط برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. این مطالعه به بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی در47 گروه کاری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان پرداخته است. دادهها پس از جمع آوری از طریق پرسشنامههای هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی بوسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد بین هوش فرهنگی و مولفههای آن (استراتژی، دانش، انگیزش و رفتار) با اثربخشی گروهی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین از بین این مولفهها، مولفه انگیزش و رفتار، قابلیت پیش بینی اثربخشی گروهی را دارا بودند.
Today's environment creates a thriving way for organizations to do their functions through teams and groups. Organizations seek to employ individuals who can perform better in groups, frequently enable to adjust with people from varied cultures, and handle intercultural communications. Therefore, group members need to know about other cultures and should be able to interact with people from different cultural background. Consequently, people need cultural intelligence. The purpose of this study is to investigate the relationship between cultural intelligence and group effectiveness in Mobarakeh Steel Company. 47 teams participated in this study. According to the results, cultural intelligence and its components (metacognition, cognition, motivation and behavior) have straightforward relationship with group effectiveness. Also motivation and behavior are good predictors of group effectiveness
خلاصه ماشینی:
"com تاریخ دریافت: 22/4/1389 تاریخ پذیرش: 25/11/1389 Influence of cultural intelligence on group effectiveness Case of: Mobarakeh steel company Mehdi Abzari Part time associate professor of Khorasgan University.
هدف این تحقیق، تعیین رابطه بین هوش فرهنگی(شامل ابعاد استراتژی، دانش، انگیزه، و رفتار) اعضای گروههای کاری با اثربخشی آنها در شرکت فولاد مبارکه اصفهان بود.
گروههای چند فرهنگی موفق، آنهایی هستند که روشهای یکپارچه کردن سبکهای اعضای خود را پیدا کرده اند، و یاد گرفته اند تا راه حلهایی پیدا کنند که به تنوع نظرات آنها بیفزاید و این نکته را تجربه کنند که تفاوتهای فرهنگی در واقع فرصتی برای خلق شگفتیها و یادگیری است(Schnider & Barso,2003).
از طرفی ارلی و انگ چهار بعد (استراتژی، دانش، انگیزش و رفتار) را برای هوش فرهنگی مطرح کردند، بنابراین در این تحقیق رابطه بین ابعاد استراتژی، دانش، انگیزش و رفتار هوش فرهنگی با اثربخشی گروهی بررسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج تحقیق هادیزاده مقدم و حسینی نیز نشان داد بین سه بعد دانش، انگیزش و رفتار و اثربخشی گروهی رابطه وجود دارد(Hadizadeh moghadam & Hoseini, 2008).
با توجه به یافتههای به دست آمده از این تحقیق پیشنهاد میشود رابطه بین هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی در سازمانهای دیگر همچنین سازمانهای بین المللی مورد بررسی قرار گیرد.
12- Hadizadeh moghadam A and Hoseini A, (2008), Investigating relationship between cultural intelligence and group effectiveness (case study: administrative evolution and reconstruct center), Available from www.
17- Moshabaki A and Tizro A, (2009), Effect of emotional and cultural intelligence on global leaders success, Journal of management researches, Vol 3, No 2, pp: 53-73."