چکیده:
یکی از مسائلی که امروزه مهاجران و به خصوص زنان مهاجر در جامعه مقصد با آن رو به رو هستند، وضعیت سلامتی آنهاست. هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین شیوه های فرهنگی مقابله و بهداشت روانی زنان مهاجر است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه زنان مهاجر در شهر کرمانشاه بوده که 200 نفر به عنوان نمونه به شیوه تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای روایی و آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده شد و از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیه ها و رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل استفاده شد. براساس یافته های تحقیق بین سلامت روانی و متغیرهای تحصیلات(44/0=r)، مدت اقامت(18/0=r)، میزان درآمد(74/0=r)، شیوه عقلایی(77/0=r)، شیوه اجتنابی(42/0=r) و شیوه احساسی(61/0-=r) رابطه معناداری وجود دارد. نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که سه متغیر شیوه های عقلایی(64/0Beta=)، درآمد(49/0Beta=) و شیوه احساسی(28/0Beta=-)، وارد معادله شده و در مجموع 47/0 از واریانس متغیر وابسته را تبیین و توضیح کرده اند(47/0=R²). نتایج تحقیق این واقعیت را نشان می دهد که هر اندازه افراد مهاجر از شیوه عقلایی در برخورد با فشارهای روانی ناشی از مهاجرت به محیط فرهنگی جدید استفاده کنند، از سلامتی بهتری برخوردارند.
خلاصه ماشینی:
"راجرز12(1951)خویشتن پذیری حمایت شده،مزلو13(1954)، شکوفایی تواناییهای فردی،هاروی14،هانت15و اسکرودر16(1961)،پیچیدگی شناختی و (1)- elyts efil (2)- htlaeh (3)- nehoC (4)- relsseK (5)- nodroG (6)- egalepsE & emahT (7)- )OHW(noitazinagrohtlaeh dlrow (8)- htlaeh latnem (9)- nehuahC (10)- seitneV (11)- notgnikorB (12)- sregoR (13)- wolsaM (14)- yevraH (15)- tnuH (16)- redorhcS انعطافپذیری و آلپورت1(1937)سازمان شخصیت و نیاز به وحدت بخشیدن به اصول در زندگی را شاخصهای مهم سلامت روان میدانند(مرادی،1385).
(1)- tnalP (2)- eikliM (3)- stiohT (4)- civomiskoJ (5)- gnipoc detniro-melborP (6)- nosneveR & niwdlA تام و اسپلیج1در تحقیقی با عنوان"رابطه بین ورزش کردن،سلامت روانی و راهبردهای مقابله در بین دانشجویان"به این نتیجه رسیدند که ورزش کردن به عنوان مکانیزمی برای مقابله با فشارهای روانی و ارتقای سلامت فیزیکی و روانی دانشجویان عمل میکند.
وجود این شبکههای اجتماعی در مقصد به عنوان مانعی در مقابل عامل فشارزای درونی،نقش مثبتی بر جابهجایی و حرکت افراد میتواند داشته باشد؛به گونهای که با فراهم آوردن حمایتهای عاطفی،دوستیها و فرصتهایی برای اعمال اجتماعی معنیدار در قالب سرمایه اجتماعی3اثر بسیار مهم و مؤثری روی عزت نفس4افراد مهاجر، افزایش توان مقابله افراد مهاجر با مشکلات زندگی و افسردگیها داشته،در نهایت،به احساس سلامت روانی منجر میشود(کارولین،2000:108-019).
تافت1(1977)بر این باور است مهاجرانی که از شیوه حل مساله استفاه میکنند،نگرش مثبتی به سوی روابط گروهی با جامعه میزبان و در نتیجه پذیرش فرهنگ آنها در کنار فرهنگ خود دارند،اما زمانی که افراد مهاجر در برخورد با ناسازگاریهای مهاجرت و مشکلات زندگی به صورت عاطفی یا اجتنابی رفتار میکنند،بحث سازگاری با مقصد و جامعه جدید برایشان مشکل خواهد بود.
ygolohcysP laicoS dna ytilanosreP fo lanruoJ ,yduts evitcepsorp A :htlaeh & ssenidraH ."