چکیده:
یکی از مهم ترین مسائلی که پیش روی معرفت شناسان قرار دارد این است که آیا دستیابی انسان به معرفت تنها از رهگذر قابلیت های معرفتی اش میسر می شود یا حیثیت ها و ابعاد گوناگون وجود انسان در ارتباطی وثیق با ساحت معرفتی اش، آن را از تاثیرات مثبت و منفی خود متاثر می سازند. این موضوع در مقاله ی پیش رو با تکیه بر اندیشه و نظام معرفت شناسی امام محمد غزالی تحلیل و بررسی شده است. در این تحلیل، روابط گوناگونی که میان ساحت های مختلف نفس برقرار می شود و تصویری از این روابط که سیر استکمالی انسان اقتضای آن را دارد مورد توجه قرار می گیرد و نشان داده می شود که این روابط و تاثیراتی که در هر شکلی از آن بر ساحت عقیدتی گذاشته می شود، نه فقط تاثیراتی میان ساحت های نفس، بلکه تاثیر و تاثراتی میان دو جنبه ی اصلی وجودانسان یعنی نفس وبدن نیز هست. بر اساس تاثیر و تاثر متقابلی که غزالی به صورت دوری میان نفس و بدن قائل است، هر فعل بدنی تاثیری در نفس بر جای می گذارد که خود آن تاثیر موجب پدید آمدن فعلی می شود. از آن جا که هر فعلی نشات گرفته از معنایی در درون نفس است، هنگامی که این معنا در قالب فعل تجسم می یابد، آن معنا در درون نفس، جلوه ی بیشتری پیدا می کند و بنابراین بر آگاهی نفس افزوده می شود. این فرآیند با کمک تحلیل های اخلاقی - معرفتی غزالی در بحث شکل گیری فضایل از طریق تکرار افعال مناسب و نیز نقش معرفت بخشی طاعات، تبیین می گردد. بدین جهت، باید گفت که تاثیرات ساحت های غیر عقیدتی نفس بر ساحت عقیدتی را نمی توان بدون توجه به رابطه ی نفس و بدن، مورد تحلیل و واکاوی قرار داد.
One of the most important questions in epistemology is whether we attain our knowledge only through our cognitive faculties or other aspects of our soul also affect it. In this paper we will review and analyze al-Ghazali's epistemological system.
Then we will discuss different relations that exist between various aspects of the soul and how these relations determine our development in perfection. We will show that the effect of these relations on the cognitive aspect of our soul refers to the soul-body relations in its turn.
According to the circular interactions of soul and body، in al-Ghazali's opinion، every bodily act has an influence on the soul which again creates an act in its turn. Since every act has its origin in the soul as a meaning، this meaning will be intensified when it is embodied in the form of an act and this entails in the improvement of the soul's consciousness. This process can be explained in al-Ghazali's moral-cognitive analyses concerning how virtues are derived by repeating and constant doing of suitable acts and how obedience of God can increase our knowledge.
خلاصه ماشینی:
"اما از سوی دیگر، با اینکه همراهی نفس و بدن با یکدیگر برای دستیابی به غایت معرفتی مذکور است، اما مسائل عدیدهای در پی این همراهی پدید میآیند که توجه به آنها نشان میدهد چگونه ممکن است ساحت عقیدتی انسان از آثار مثبت و منفی ساحتهای عاطفی ـ ارادیاش تأثیر بپذیرد.
1. دستیابی به معرفت یقینی مستلزم ضبط و مهار اخلاقی نفس: تحلیلی که غزالی از تأثیر ساحتهای غیر عقیدتی بر ساحت عقیدتی دارد و این اعتقاد که چگونگی حرکتهای معرفتی انسان به احساسها و خواستههای او و نقش عمیق غایت نهایی در چگونگی صورتبخشی به این احساسها و خواستهها بستگی کاملی دارد، موجب میشود که او برای ضبط نفس، به معنای ساماندهی، به ساحتهای گوناگون نفس، بر اساس تصویر منطبق بر سیر استکمالیاش، اهمیت فوقالعاده قائل باشد.
خود توجه کردن به اینکه انسان برای رسیدن به معرفت یقینی نمیبایست در سطح معرفتهای تجربی و عقلی باقی بماند و نباید آنها را خود معرفت به حقیقت اشیا، آنگونه که هستند، بداند فقط با تحلیلی از ماهیت انسان به دست میآید که در آن، رابطهی میان ابعاد گوناگون وجود او و اینکه ساحت معرفتی بیارتباط با سایر ساحتهای نفسانی نیست مد نظر قرار میگیرد.
در واقع، عثمان به نگاه غزالی دربارهی چگونگی دستیابی انسان به معرفتی که از رهگذر تهذیب نفس به دست میآید توجه میکند و پیشتر از آن، تأکید میکند که دلمشغولیای که غزالی در خصوص «مؤمن صالح» دارد در وهلهی نخست، ناظر به ایجاد فضایل خاص در شخصیت نیست، بلکه فضایلی که تشخصبخش به مؤمن صالحاند، مجموعا کیفیتی ذاتی در شخصیت انسان است، برای اینکه قلب را آزاد کند تا خود را وقف جستوجوی حقیقت کند و برای دریافت آن قابلیت پیدا کند."