خلاصه ماشینی:
"درآمدی بر فلسفۀ فیزیک *معرفی:ابو تراب یغمایی (به تصویر صفحه مراجعه شود) :scisyhP fo yhposolihP eht ot noitcudortnI nA:letiT ssaM dna,ygrenE,sdleiF,ytilacoL egnal cram:srohtuA segap vixx+026,kcabrepaP ,51 yluJ(noitide tsriF;llewkcalb-yeliW:rehsilbuP )2002 0105221360-879:NBSI امروزه برخی از دپارتمانهای تاریخ و فلسفۀ علم برنامههای پژوهشی و تحصیلی به فلسفۀ فیزیک اختصاص میدهند.
اینکه کتاب مورد بحث به کدامیک از دسته مسائل بالا میپردازد با نقل و قولی که نویسنده از آینشتاین در ابتدای کتاب میآورد، مشخص میشود: مسألۀ الی در این امر نهفته است که فیزیک نوعی از متافیزیک است؛فیزیک«واقعیت»را توصیف میکند.
موضعیت یکی از محورهای اصلی کتاب است که نویسنده سعی میکند سه نظریۀ اصلی فیزیک،یعنی نظریه الکترو مغناطیس،نظریۀ نسبیت خاص و نظریۀ کوانتوم را حول این محور مور واکاوی قرار دهد.
نویسنده در این فصل نشان میدهد برهم کنشهای الکتریکی و مغناطیسی از موضعیت فضا-زمانی پیروی خواهند کرد،البته اگر میدانهای الکترو مغناطیسی موجوداتی واقعی باشند.
نویسنده در پایان این فصل نتیجه میگیرد تنها دلیل برای وجود میدانها،نجات دادن موضعیت است.
اما آیا«کنش از دور»مسأله است؟چرا نباید آن را بپذیریم و واقعی بودن میدان را کنار نهیم؟ مهمترین مشکلی که پیشروی فرد واقعگرا قرار دارد این است که وجود میدان را نمیتوان بهصورت مستقل تأیید کرد.
نویسنده در این فصل میکوشد مفهوم موضعیت فضا-زمانی میدانها را به سایر مفاهیم فیزیکی مثل انرژی و تکانه مربوط کند.
نویسنده در این فصل میکوشد یکی از نتایج نسبیت خاص را نشان دهد:میدان الکتریکی و میدان مغناطیسی هویات جدایی نیستند،بلکه دو روی یک سکه هستند که میدان الکترومغناطیسی است."