چکیده:
اگرچه آزادی زندانیان به خاطر ارتکاب جرم محدود میشود، به عنوان یک انسان همچنان از حقوق انسانی برخوردارند و نباید با آنان رفتار غیر انسانی و تحقیرآمیز داشت. هرچند بیشتر زندانهای دنیا با افزایش جمعیت کیفری، فقدان زیرساختهای لازم و کمبود نیروی انسانی متخصص مانند مددکار اجتماعی مواجه میباشند، این مشکلات و موانع نباید موجب فراموشی هدف اساسی کیفر سلب آزادی، یعنی بازپروری شود، هدفی که از رهگذر رعایت حقوق بنیادین بزهکار و احترام به کرامت انسانی او تحقق مییابد. این اصول و مبانی که با توجه به شأن و منزلت انسان شکل گرفته و فلسفة وجودیاش، اعتلای منزلت حقوق انسانی میباشد، شرایطی را برای اصلاح بزهکاران تعیین میکند. با رعایت همین اصول است که کارکرد بازپروری جنبة عادلانه به خود میگیرد.
Although prisoners are deprived of liberty but as a human being، they do have rights. Hence، they should not be treated inhumanely and indignity. Even though، the prison systems، all over the world confront the problem of over criminal populations in prisons، lack of necessary fundamental constructions and lack of experts in caseworkers. But these difficulties and obstacles do not cause to forget the main purpose of the punishment، depriving of liberty means the rehabilitation of the offenders (The aim occurs in considering the fundamental rights of the victims and respecting to their dignities). These principals and bases (regarding to the human nobility and his dignity has been shaped its being is to enhance the status of human rights) determine the provisions and conditions to cure the offenders. The application of the rehabilitation with consideration of these principals leads to a fair aspect.
خلاصه ماشینی:
"قانون مجازات 1892 این کشور نیز در مادة 718، هدف از کیفر را چنین بیان میکند: اهداف اساسی کیفر صادرشده، به موازات سایر سازوکارهای ناظر به پیشگیری از جرم، کمک به رعایت قانون، حفظ و دوام یک جامعة عادلانه، آرام و مطمئن از اجرای پاسخهای عادلانه که یک یا چند از اهداف زیر را محقق کند، خواهد بود: 1ـ اعلام رفتارهای غیر قانونی؛ 2ـ ایجاد انصراف برای بزهکاران؛ 3ـ منزوی کردن برخی بزهکاران در صورت لزوم؛ 4ـ تسهیل بازسازگاری بزهکاران؛ 5 ـ تضمین جبران خسارات وارده به بزهدیده؛ 6 ـ برانگیختن وجدان و احساس مسئولیت بزهکاران به ویژه در ارتباط با خسارتی که به بزهدیده و جامعه وارد کردهاند.
زندانها به منظور اجتناب از این وضعیت، باید علاوه بر اعلامیة جهانی حقوق بشر، مفاد برخی از معاهدهها، مانند میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، مجموعة قواعد حداقل رفتار با زندانیان، مجموعة اصول حمایت از اشخاصی که به هر نحو بازداشت یا زندانی شدهاند، مجموعة قواعد حداقل سازمان ملل در زمینة مدیریت عدالت کیفری صغار و اصول بنیادی مربوط به توسل به زور و استفاده از اسلحة آتشین توسط مجریان قانون را اجرایی نمایند.
بنابراین اصلاح و درمان بزهکاران، نیازمند تدوین قانون جامعی است که در آن، بازپروری، نهادهای متولی اصلاح، شرایط کنشگران اصلاح مجرمان مانند مددکاران اجتماعی، مدت اصلاح بر حسب نوع جرم و مجازات و نیز شخصیت مجرم، به طور دقیق تبیین شود و بازپروری به عنوان حقی برای محکوم از یک سو و به عنوان تکلیف دولت و وظیفة نظام عدالت کیفری از سوی دیگر تعیین و ضابطهمند شود."