خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر،اگر عدالت به معنای«اعطای حق هرصاحب حقی»باشد و حقوق هم در فلسفه حقوق به مجموعهای از قواعد الزامآور گفته شود که به منظور پدید ساختن نظم و استقرار عدالت بر زندگی اجتماعی انسان حکومت میکند و اجرای آن از طرف دولت تضمین میشود(کاتوزیان،1365،ج 1،ص 549)،در این صورت،از آنجا که مکتب اقتصادی اسلام مجموعه حقوق مالکیت طلق یا غیرطلق همه تولیدکنندگان،مصرفکنندگان و دیگر نهادها اقتصادی برای رفع مشکلات اقتصادی و پدید ساختن عدالت اقتصادی است تا تمام دستاندرکاران در اقتصاد به حقوقشان نایل آیند؛بنابراین با توجه به قانون مدنی مربوط به وقف در کشورهای اسلامی که از حقوق واقفان،موقوف علیهم و موقوفه دفاع میکند،میتوان ارتباط وقف با عدالت را از این دید هم ملاحظه کرد.
سرانجام وقف جایگاه والایی در مکتب اقتصادی اسلام دارد؛اولا،موقوفه شخصیتی حقوقی دارد و مانند مالکان رفتار میکند؛ثانیا،وقف با آزادی اقتصادی منافاتی ندارد؛اما انگیزههای الهی و خیرخواهانه باعث میشود که واقف به وقف اموالش داوطلبانه اقدام کند؛ البته برای نیازهای شدید واجب کفایی است که به رفع این نیازها اقدام شود و یکی از مصداقهای این اقدام،وقف کردن است؛ثالثا،وقف به توازن اجتماعی و تأمین اجتماعی کمک میکند؛بنابراین هرچند چهرهای اخلاقی دارد و از مقوله احسان است؛اما چهره حقوقی هم دارد و از مقوله عدالت نیز است؛رابعا،وقف وظیفه اخلاقی بخش سوم اقتصاد است؛اما از آنجا که موقوفه(عام یا خاص)شخصیت حقوقی است و مصالح موقوف علیهم باید رعایت شود؛بنابراین دولت اسلامی و ولیفقیه باید سازوکار نظارتی طراحی کند تا این مصالح در معرض اتلاف یا ناکارامدی قرار نگیرد."