خلاصه ماشینی:
"زمانی که در دیوان کلیم به این رباعی رسیدم: چون شاه جهان پادشه شیر شکار گردید به دولت پی نخجیر سوار روزی به تفنگ خاصبان چل آهو افکند و نیفکند به یک صید دو بار(4) متوجه شدم که ظاهرا گردآورندهء گرامی از پیشینهء تاریخی این رباعی آگاهی چندانی در دست ندارد.
». کلیم کاشانی این رویداد را چنین در سلک نظم کشیده: ز دهلی به پالم توجه نمود که نخجیرگاه شهنشاه بود به صید افکنی شاه گیتی فروز به نخجیرگه ماند تا چار روز به دست مبارک شه صید بند به یک روز چهل آهو از پا فکند موافق به این در همین صیدگاه از این پیش صید افکنی کرد شاه شد از یک تفنگ اندرین هر دو بار چنین صید خاطر پسند آشکار تفنگی که شد«خاصبان»نام او به هر صید اجل برده پیغام او(8) اکنون پالم محل فرودگاهی میباشد که به همین نام یعنی فرودگاه پالم معروف است و در دوران جنگ دوم جهانی(1939-1945 میلادی)ساخته شده و پیش از سال 1984 میلادی این فرودگاه یک فرودگاه بین المللی به شمار میرفت،اما اکنون ویژهء پروازهای داخلی میباشد.
ق. )پادشاه مقتدر گورکانی هند این بدعت شنیع آغاز شده بود که هر وقت کسی نزد پادشاه میرفت،برایش الزامی بود که برای اظهار احترام پیش وی سرش را برای سجده به زمین بگذارد،ولی چون نوهاش شاه جهان به سلطنت رسید،اولین حکمی که صادر کرد این بود که کسی پیش پادشاه سجده نکند(«عمل صالح»،جلد اول،صفحه 215،چاپ مجلس ترقی ادب، لاهور،طبع سال 1967 میلادی)و همچنین زمانی که وی به تاریخ 27 مهر ماه سال 1043 هـ."