چکیده:
قرآن کریم آیات پرشماری را با موضوع هدایت و با تعابیر مختلف و متناسب مقام سخن، مطرح میکند. مفسران ذیل این دسته آیات به ارائة دیدگاههای خود دربارة تبیین معنای هدایت همت گماشتهاند. یکی از این تعابیر واژة امام است که در آیة ابتلا آمده است که صاحبنظران ذیل آن به بیان دیدگاههای خود پرداختهاند. در این میان صاحب تفسیر المیزان با برداشتی بدیع به تفسیر آن اقدام کرده است. در رد برداشت ایشان مقالهای با عنوان «تأملی در نظریة علامه طباطبائی در مفهوم امامت در آیة ابتلا» در شمارة پنج مجلة معرفت کلامی چاپ شد. نویسندة مقاله با رد تفسیر مذکور معنای آن را شأنیتدار شدن حضرت ابراهیم( نسبت به اجرای احکام دانسته است. ما در نوشتار حاضر با بررسی ادلة علامه طباطبایی و نیز ادله و مبنای نویسنده بار دیگر نظر علامه را احیا و اثبات کردهایم. در این مقاله از روش کتابخانهای در تحقیق و روش قرآن به قرآن در تفسیر بهره جستهایم.
The holy Qur’an contains various verses about guidance and uses different terms taking into account that the occasion in which the term issued. Commentators have expressed their views on these verses and did their best to explain the meaning of guidance. One of these terms is the word “Imam” which comes in the “verse of trial”. Scholars have expounded their views on this verse. The author of Al-Mizan، ʻAllamah ṬabāṭabaῙ، introduces an innovative interpretation of this verse. Theological Knowledge، in 5th volume، contains an article entitled "contemplation on ʻAllamah ṬabāṭabaῙ’s theory about the idea of Imamate in the verse of trial" in which the author rejects ʻAllamas interpretation. Rejecting ʻAllamas interpretation، the author of that article holds that the idea refers to the prophet Ibrahim's capability to enforce decrees. The present paper confirms ʻAllamah ṬabāṭabaῙ’s proofs after a thorough review of his interpretation، to refute the proofs and views given by the author of the article. The research uses a library method and Quran by Quran interpretation.
خلاصه ماشینی:
"در نوشتار پیشرو به این پرسشها پرداختهایم: الف) مراد از امام در آیة ابتلا چیست؟ ب) آیا با توجه به مطالب مندرج در آیة شریفه و آیات همافق با آن، امامت میتواند به معنای نبوت باشد؟ ج) آیا تفسیر آن به شأنیت حکومتداری حضرت ابراهیم قابل دفاع است؟ در این میان، نقدهای نویسنده به نظریة علامه و ادلة نظر برگزیدة وی را نیز بررسی کردهایم.
نخست با توجه به آنچه از دیدگاه علامه گذشت، ایصال به مطلوب نوعی از هدایت تشریعی با معنای خاص است، که ممکن است همراه با تصرفات ویژهای در فرد مهتدی یا در اعمال وی ـ چنانکه در جای دیگر به آن اشاره کرده است ـ صورت گیرد؛ چراکه متعلق اینگونه از هدایت مؤمنان جامعه هستند نه عموم افراد که توسط هدایت تشریعی به معنای ارائة طریق هدایت میشوند؛ همچنانکه علامه خود به آن تصریح دارند: و چون هدایت تصرفی است تکوینی، و عملی است باطنی، ناگزیر مراد از امری که با آن هدایت صورت میگیرد نیز امری تکوینی خواهد بود، نه تشریعی، که صرف اعتبار است؛ بلکه همان حقیقی است که آیة شریفة «إنما أمره إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیء» (یس: 83) آن را تفسیر میکند.
مدعای دهم: عدم منافات میان اعطای مقام امامت و عدم تشکیل حکومت؛ بررسی و نقد نویسنده گرامی در پایان مقاله ایراد سوم خود را بر دیدگاه برگزیده مبنی بر اینکه قرآن نشانههایی از زعامت حضرت ابراهیم را نقل میکند، چنین بیان میکند که رسیدن به مقام زعامت در سن پیری برای ایشان بدون دلیل است."