چکیده:
بی توجهی به دانش ها و فن آوری های سنتی در جامعه ما و اغلب کشورهای جهان سوم، و از آن جمله در کشورهای همسایه، در هنگامی اتفاق می افتد که شکست های پی درپی برنامه های توسعه به سبک غربی، و نابودی محیط زیست در سطح بین المللی سبب شده، دانشمندان متاخرتر و روشن بین و آینده نگر جهان و مجامع بین المللی همچون فائو، یونسکو، کمیسیون برانتلند، بانک جهانی هر روز بیشتر متوجه خطاهای پیشین خود در امر توسعه جهان سوم، و بی توجهی به جنبه های فرهنگی و دانش ها و فن آوری ها و مدیریت و عقلانیت بومی شده اند، و در پی جبران اشتباهات خویش می باشند. اما اغلب شیوه روشنفکران جوامع سنتی، همچون آن مرید اصفهانی که حاضر نبود حتی با اقرار مراد به بدخطی خویش، به این واقعیت گردن نهد! همچنان به راه خویش ادامه می دهند.
خلاصه ماشینی:
"چنین به نظر میرسد که با کار شادروان صادق هدایت در نیرنگستان که چاپ نخست آن در 77 سال پیش صورت پذیرفته1*و برخی دیگر از سرمشقهای وی که در زمان خود نیز بسیار نو بودندو پیش از آن با کتاب خلاقه و هنرمندانه و طنزآمیز عقاید النساء2**آقا جمال خوانساری،3گویی ناخواسته هم نخحستین سنگبنای لازم و هم خشت کج مردمنگاری فرهنگ عامیانۀ ایران گذاشته شد».
همچنین دربارۀ کبوتر خانههای ایران که پس از قنوات و تأسیسات آبیاری بزرگترین و عجیبترین تأسیسات کشاورزی ایران میباشند،در همین کتابشناسی فرهنگ عامه و مردمشناسی ایران،تنها یک مقاله معرفی شده است،1و آن نیز مقالۀ نگارنده و مربوط به 41 سال پیش است.
برنامۀ کار،پرداختن به فضاها و مناظر فراموش شده باید به مردمنگاران و مردمشناسان نسل ما که تا حدودی توانستهاند از ساده به پیچیده،از ده تا کلان شهر،از الاغسواری تا جتسواری را تجربه کنند،و در سر این پیچ تند تاریخی توانایی نگریستن به هر دو طرف را-اگرچه با سختیهای بسیار- دارند،یادآور شوم که تا خیلی دیر نشده است قهرمانانه و ایثارگرانه بکوشند و با بردباری بسیار در برابر نه تنها بیاعتنایی جامعه کلان که حتی احیانا در برابر جمع کوچک بیاعتنای همکاران دانشمند خود!و تمسخر و خندۀ بستگان و دوستان و دشمنان،با هفت کفش آهنین از هفت خوان دشوار بیسود و سفارش چنین پژوهشهای گذر کرده-آخرین بازمانده و یادماندههای دانش و فنآوریهای جامعه و فرهنگ تولیدی گذشته را که همچون برف در آفتاب تموز در حال ناپذید شدن هستند ثبت و ضبط کنند."