چکیده:
خانواده از منظر بینالملل اهمیت زیادی دارد تا آنجا که بیست و پنجم اردیبهشت ماه به عنوان «روز بینالمللی خانوادهها» نامیده شده است. چنین اقدامی بدین معنی است که خانواده با مسائلی جهانی که حل و فصل آنها همتی بینالمللی میطلبد، مواجه است. از سوی دیگر، اسناد بینالمللی نیز در نهاد خانواده اثر گذاشته و در رابطه با خانواده، ازدواج و به خصوص حقوق زنان و کودکان بنیانهای حقوقی نظام ملی خانواده را اعم از سن ازدواج، حق طلاق، حق اشتغال و سایر وجوه دستخوش تغییر کرده است. با این حال با در نظر گرفتن مبانی الهی نظام حقوقی ایران و با اعتقاد به جامعیت و جهانشمولی احکام دینی اسلام در پاسخگویی به تمامی مسائل مورد ابتلای بشریت در تمامی زمانها و مکانها و برتری این مبانی دینی بر تمامی تفکرات بشری به عنوان اندیشههایی الهی، بررسی تحولات حقوقی خانواده در اسناد بینالمللی و مقایسهی کاربردی و ارزشی آن با احکام شرعی- حقوقی ایران ضروری است. نهایتا این مقاله پاسخگوی این سؤال است که آیا اسناد بینالمللی دربارهی خانواده امتیازات و حمایتهای جدید و کاملتر ارائه نموده است که در راستای احقاق حقوق زن است یا آنچه شریعت اسلامی سالها قبلتر از اسناد بینالمللی تشریع نموده است، مترقیتر و بعضا متفاوت است با آنچه امروز این اسناد ارائه میدهند اسلام سال قبل ارائه داده است؟ کدام یک در جهت ارتقای جایگاه زن و مصالح اوست؟
The family in international perspective is important so that the twentyfifth of Ordibehesht (the fifteenth of May) is known as International Day of Families. Such action means that family is facing global issues that demand international effects. On the other hand، also international documents affected the family and about family، marriage and especially women and children rights، changed traditional and legal foundations of the family including marriage، divorce and the right to employment and other aspects. So consider law transformation of family in international documents in compare with Islam religious commandments and Iran law is very important. IN this article will try to prove that Islam religious commandments in the past time in progressive form express all of this international documents intent.
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب از مباحث حداقل سن نکاح در اسناد بینالمللی و حقوق اسلامی چنین برمیآید که اسلام به دلیل تکوینی دانستن بلوغ و ضرورت تحقق شرایط فیزیکی و روانی برای تشکیل خانواده و اینکه این شرایط در تمامی افراد و نژادهای بشری در سنی خاص محقق نمیشود، با دیدگاهی فرابشری به تعیین حداقل سن نپرداخته و بسیار برجستهتر از اسناد بینالمللی در صدد رعایت هر چه بیشتر حقوق کودکان خصوصا دختران که ازدواج در سنین کم در ایشان شایعتر است، به دنبال سرکوب این پدیده میباشد و چه شایسته است که دنیای امروز نیز از این شیوه بهره ببرد تا بتواند با ازدواجهای کودکان مقابله نماید و شرایط جسمانی و روانی حداقل ملاک لازم برای نکاح در نظر گرفته شود.
هر چند اسناد بینالمللی مورد بررسی در برخی موارد و به دلیل پیشرفتهای بشری و افزایش جمعیت انسانی و متناسب با نیازهای روز بشر به ارائهی برخی پیشنهادهای درخور و کارامد نیازهای بشری مثلا در زمینهی ثبت تمامی ازدواجها، لزوم اطلاعرسانی دربارهی بازداشت افراد به خانوادهشان و حقوق خاص معلولان- که در نظام حقوقی اسلام و ایران سابقهای ندارند- مبادرت نموده و نوآوریهایی قابل استفاده در حقوق شرعی ایران ارائه نموده است و از این جهت میتواند حقوق مبتنی بر شریعت اسلامی را در ایران متأثر کند- کما اینکه در برخی از موارد قانونگذار داخلی با استفاده از این تجربیات بینالمللی در نظام حق و تکلیف داخلی نیز تغییراتی ایجاد کرده- اما شریعت اسلامی و حقوق ایران که بر آن بنا شده است به دلیل تشریع فرابشری و الهی در سایر ساختارهای حقوقی خانواده مثلا در تعیین حداقل شرایط و نه حداقل سن لازم برای نکاح، لزو م رضایت کامل زوجین در نکاح، پذیرش نکاح وکالتی به دلیل ظرافتهای اجرای صیغه نکاح و ..."