چکیده:
منطقه ممنوع رفتاری در امور جنسی در سیاست جنایی اسلام، بسیار محدودتر از آن چیزی است که مخالفان این سیاست تبلیغ می کنند. سیاست جنایی اسلام با نگاهی معتدل و واقع بینانه به غریزه جنسی و پذیرش آن به عنوان امری ضروری در حیات فردی و اجتماعی،ولی سرکش و زیاده خواه، موضعی سازنده و هدایت گر نسبت به آن اتخاذ کرده است؛ بنابراین به منظور تنظیم رفتار جنسی برابر مقررات مدون، برنامه هاوراهکارهای متنوعی برای هدایت غریزه جنسی به سوی سعادت فرد و جامعه انسانی، بالابردن آستانه مقاومت فرد در برابر کشش های غریزه جنسی و ایجاد نیروی خودکنترلی در درون فرد، از میان بردن زمینه ها و عوامل تحریک کننده غریزه جنسی، ایجاد موانع بر سر راه دستیابی افرادی که در صدد ارتکاب جرایم جنسی اند، پیش بینی کرده است که نقش اساسی و مهمی در پیشگیری از جرایم جنسی دارند.
In the Islamic criminal policy، the prohibited behavioral area in sexual affairs is mush more limited than what that is spoken of by the opponents of this policy. Based on a moderate and realistic view to the sexual instinct and accepting it as a necessary، but indomitable and unsatisfiable،thing in individual and social life، the Islamic criminal policy has adopted an instructive and guiding approach to it. Thus، to regulate sexual behaviors according to laws and rules، it has elaborated various plans to guide the sexual instinct in the way to happiness of individual and society، elevate individual's threshold of resistance against sexual attractions as well as things which excite sexual instinct، and make obstacles against those who may commit sexual crimes، which play important roles to prevent sexual crimes.
خلاصه ماشینی:
"در سیاست جنایی اسلام،زنان در روابط اجتماعی خود با مردان باید از گفتار ورفتار تصنعی بپرهیزند؛زیرا تغییر لحن سخن گفتن و داشتن رفتار مهیج و به بیان دیگر،با ناز و غمزه سخن گفتن و حرکت کردن در برخورد با نامحرم،امکان دارد سببتحریک و تهییج غریزه جنسی او گردد و این امر موجب شود افرادی که زمینه وآمادگی لغزش را دارند،این نوع گفتار و رفتار زنان را اظهار علاقه و چراغ سبزی ازسوی آنان بپندارند و نسبت به آنها طمع ورزند و در نتیجه،محیط اجتماعی از وضعیتتحصیل،کار،فعالیت مفید خارج و راه تکامل،تعالی و پیشرفت سد شود؛چنانکهخداوند خطاب به زنان میفرماید:{/«فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛/}پس زنهارنازک و نرم(با مردان)سخن مگویید!مبادا آنکه دلش بیمار(هوا و هوس)است،بهطمع افتد»(احزاب:32)؛زیرا نرم و نازک سخن گفتن باعث میشود بیماردلان با توجهبه ضعف ایمان و زمینه ارتکاب جرمی که در آنان وجود دارد،نسبت به گوینده سخنطمع میکنند و چه بسا در صورت مقاومت سوژه و آماج،به خشونت و جرایمسنگینتر اقدام کنند.
سوم،ارتکاب زنا به وسیله پیرمرد یا پیرزن دارای شرایط احصان(خمینی،[بیتا]،ج 2،ص 463 و 464):فردی که از یک سو،در کهنسالی به سر میبرد و از هیجاناتغرایز جنسی در دوران جوانی رهیده است و از سوی دیگر،همسر دائمی دارد و مانعیاز برقراری رابطه جنسی با او ندارد،در عین حال به رغم همه تدابیر غیر کیفریپیشبینی شده در سیاست جنایی اسلام،برای دوری از زنا،دامن خود را به جرم زناآلوده میکند،نشان میدهد حالت بسیار خطرناکی دارد؛بنابراین برای چنین فردیعلاوه بر مجازات رجم،مجازات شلاق نیز مقرر شده است."