خلاصه ماشینی:
"بنابراین در بررسی هنر اسلامی،بازگشت به خداوند در همه ابعادوجودی،حتی در بعد آفرینشگری که«نفس هنر»است قابل مشاهدهاست که در این بازگشت،راهها و شیوههای متفاوت است که هنرمندمسلمان میتواند در خلق اثر هنری خود آن را نشان دهد.
از طرفی دیگر اگر ما در باب هنر اسلامی،هویت را به معنی«هستی و وجود»در نظر بگیریم و آن را بپذیریم،باز هم باید بهخداوند بازگردیم،زیرا او منشأ همهی هستی و خود همهی هستیاست،همه جا هست و از هر چیزی دیگر به ما نزدیکتر است،کهفرمود:{/نحن اقرب الیکم من حبل الورید/}(و ما از رگ گردن به شمانزدیکتریم) هنر اسلامی براساس تفکر فلسفی بنا گردیده و این تفکر،تفکرجاودانگی خداوند و فنا موجودات و کائنات است.
2. هنرمند اسلامی در مسیر تکامل هنرمند اسلامی در مسیر این تکامل قرار گرفته و اثرش روحیخداگونه با خود همراه دارد که ذره ذره وجود اثر هنری اومنادیهاییاند که به سوی خداوند متعال دعوت میکند،سرشت روحانی از خصوصیتهایملازم و جدا نشدنی هنر اسلامی استو به راستی مملو از حکمت است.
3. تعالی بخشیدن به مخاطب اگر هنر غربی به سمت ایجادحس لذت و خوشایند بودنمخاطب گام برداشته،در هنراسلامی ارشاد و تعالی بخشیدنبه مخاطب،گوهر اصلی هنر بوده،و آنچه به جهت تفنن و سرگرمیهایبیمغز باشد را هنر نخواندهاند بلکه مذمتنیز نمودهاند،تعالیم اسلام پیروان خود رابه گونهای تربیت نموده که از لحظه لحظه(به تصویر صفحه مراجعه شود)&%17628HMKG176G% عمرشان بهره جسته و به سوی کمال که همان سعادت ابدی و تقرببه خداوند است گام بردارند و به خاطر ساعاتی که به بیهودگی وبیهدفی بگذرانند ملامت میشوند."