چکیده:
در میان فرقه های مختلف اسلامی از لحاظ نظری رویکردهای متنوعی نسبت به اصل امر به معروف و نهی از منکر وجود داشته است. در این میان رویکرد صوفیه نسبت به دیگران از گوناگونی خاصی برخوردار است. این نوشتار بر آن است نشان دهد صوفیان نه تنها نسبت به این اصل بی اعتنا نبوده بلکه سه رویکرد نظری کاملا متفاوت نیز در مواجهه با آن داشته اند. عده ای با همان دید فقهی به این اصل می نگریسته و عده ای به مسئله از جنبه اخلاقی پرداخته اند و عده ای دیگر رویکردی کاملا عرفانی را در پیش گرفته اند. نگاه اخلاقی و نیز عرفانی صوفیان یکی از عواملی بوده است که آن ها را در نزد متشرعه که با دیدی صرفا فقهی به این اصل می نگریسته اند «تارک امر به معروف» جلوه گر ساخته است.
خلاصه ماشینی:
"غزالی در طرح مباحث فقهی مربوط به امر به معروف بسیار سختگیر است و حتی در برخی نظرات از لحاظ سختگیری،از حدود فقهی نیز فراتر رفته و این قضیه در آنجا که به ذکر منکرات رایج در عصر خود میپردازد بسیار ملموس است؛به طوریکه وی در این مبحث،برخی از اموری که از لحاظ شرعی مکروه هستند در کنار محرمات،به عنوان امور«منکر»ذکر میکند.
دربارۀ این نحوۀ نگرش اخلاقی صوفیه نسبت به امر به معروف،مایکل کوک نویسنده کتاب امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی نیز به همین نکته تأکید دارد و این نگرش را فقط منحصر به صوفیان میداند و در میان فرقههای دیگر و مذاهب اسلامی،رد پایی از این نوع نگاه مشاهده نمیکند: صوفیان خود در دو مورد چیزی برای گفتن دربارۀ نهی از منکر دارند،هرچند این اشتراک مساعی در حد بیان نظری صوفیانه دربارۀ نهی از منکر به طور کلی نیست.
به عبارت دیگر،آنان با توجه به نفس امر به معروف و نهی از منکر به مانند امری الهی و عقلایی، جوانب و شرایط و لوازم عمل به آن مانند پرهیز از عجب،شفقت بر خلق و مقام آمر و ناهی را نیز میسنجیدند و این نکتهسنجی از حسن نظر و دقت بصرشان بوده است.
در واقع از آنجا که«تخلی»در نزد صوفیان از جملۀ شروط سلوک است و یکی از وظایف سالک در این مرحله«پرداختن دل از اندیشۀ خلق» است،برای صوفیای که خود را مؤظف میداند که دلش را به تمامی از اندیشۀ خلق خالی کند دیگر جایی برای امر به معروف به شیوههای خشونتآمیز و قهرآمیز و درپیچیدن با مردم و آنها را منع و زجر کردن نمیماند."