چکیده:
یکی از مشکلات زندگی زناشویی تعارض و کشمکش بین زوجین است که همواره عوارض متعددی را در پی دارد. برای پیشگیری و درمان تعارض های زناشویی روش ها و رویکردهای متعددی بر مبنای نظریه های شناختی، رفتاری و بصیرت محور به وجود آمده است که مداخلات آنها عمدتا بر زوج ها متمرکز است و عوامل زمینه ای مانند خانواده های اصلی زوجین یعنی خانواده ای که زوجین در آن رشد و نمو داشته اند را نادیده میگیرند. این در حای است که بنا به روش درمان چند سیستمی مشکلات و مسائل زندگی علاوه بر آنکه متاثر از عوامل درون فردی است ناشی از عوامل موقعیتی و زمینه ای نیز می باشد و در فرایند درمان باید آنها را مد نظر داشت. هدف از انجام این پژوهش بررسی مقایسه اثر بخشی زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی با زوج درمانی به تنهایی در کاهش تعارض های زناشویی بوده و پایداری درمان ناشی از آن بوده است. در این پژوهش فرض شده است: 1- تعداد جلسات زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی کمتر از زوج درمانی به تنهایی است. 2- پایداری زوج درمانی همراه با خانواده اصلی پس از سه ماه بیشتر از زوج درمانی به تنهایی است. برای بررسی این فرضیات دو گروه زوج که دارای درگیری زناشویی بوده و متمایل به شرکت در درمان بوده اند انتخاب شدند. یک گروه زوجین نیز که دارای تعارض زناشویی بوده اند و تمایل به شرکت در درمان نداشته اند اما در تکمیل آزمون ها تمایل خود را به همکاری اعلام نمودند به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. از آزمون سنجش زناشویی که توسط ثنایی و ترابی ترجمه شده و فرم ثبت تعداد در گیری ها به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده است. روشها و فنون مورد استفاده برای گروه های آزمایش براساس نظریه شناختی- عاطفی و رفتاری الیس و واقعیت درمانی گلاسر تدوین گردید، با این تفاوت که در زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی علاوه بر زوجین، والدین آنها نیز حضور پیدا می کردند. یک هفته پیش از شروع از هر سه گروه پیش آزمون به عمل آمد و یک هفته پس از اتمام درمان پس آزمون اول و سه ماه بعد پس آزمون دوم اجرا گردید. نتایج حاصل پژوهش نشان داد تعداد جلسات درمانی در زوج درمانی همراه با خانواده اصلی به طور معنی داری کمتر از زوج درمانی به تنهایی است و اثربخشی زوج درمانی همراه با خانواده اصلی در پس آزمون اول و دوم بیشتر از زوج درمانی به تنهایی مشاهده گردید. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود هنگام زوج درمانی برای کاهش تعارض های زناشویی خانواده های اصلی نیز مد نظر قرار گیرند.
The present research aims to examine the effectiveness of marital therapy with family of original compare with only marital therapy. The hypothesis was that marital therapy with family of original is brief، permanent and effectiveness than only marital therapy. The sample comprised 35 volunteer couples who were selected and divided into 3 groups. One of them treats as marital therapy with family of original and second treats as only marital therapy and third group as control. Control group who is no volunteer for therapy but tendency to complete questionnaire. Marital conflict questionnaire developed by Sanaee and Toraby (1998) and questionnaire of record frequency of conflict during week applied as measure equipment. The questionnaire was completed one week before and one week after carrying out marital therapy on three groups. Results indicate a number of sessions marital therapy with family of original significantly less than only marital therapy and effectiveness of marital therapy with family of original more than only marital therapy indeed after three month marital therapy with family of original stable and durable of only marital therapy.
خلاصه ماشینی:
"هدف از انجام این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی زوجدرمانی همراه با خانوادههای اصلی با زوجدرمانی به تنهایی در کاهش تعارضهای زناشویی و پایداری درمان ناشی از آن بوده است.
kcirtapztiF & renreoK پژوهش نشان دادند که بسیاری از الگوهای ارتباطی و حل تعارضهای زناشویی زوجها مرتبط و متأثر از الگوهای خانواده اصلی آنها میباشد.
با توجه به اینکه روشهای مورد استفاده برای درمان تعارضها زناشویی عمدتا بر واحد دوتایی زوجها متمرکز بوده است و عوامل زمینهای بروز تعارض در هنگام درمان نادیده گرفته شده و همچنین تأثیر مداخلات خانوادههای اصلی در سازگاری زناشویی با توجه به فرهنگ کشور ما نادیده گرفته شده است،هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشارکت دادند خانوادۀ اصلی در فرآیند مشاوره به منظور کوتاه کردن دوره زوجدرمانی و پایایی اثربخشی آن است.
به طور خلاصه پژوهشها نشان داده است 1-خانواده اصلی به نحوی در ازدواج فرزندان مؤثر است 2-در بسیاری از مداخلات درمانی برای تعارضهای زناشویی تمرکز برزوجین بوده و نقش خانوادههای اصلی نادیده گرفته شده است بنابراین هدف این پژوهش این است که مشخص سازد آیا استفاده از مشارکت دادن خانوادههای اصلی در فرآیند مشاوره زناشویی میتواند دوره درمان را کوتاهتر و اثربخشی آن را ماندگارتر سازد.
نتایج پژوهش در مورد اثربخش بودن زوجدرمانی همراه با خانوادههای اصلی با پژوهشهای انجام شده در مورد استفاده از اثربخش بودن درمان چند سیستمی و پایایی این اثربخشی حتی پس از گذشت چهار سال از مداخلات درمانی انجام شده برای کاهش رفتار بزهکارانه و مصرف مواد روانگردان بنا به گزارش پژوهشهای انجام شده توسط بوردین و همکاران(1995)،هنگلر و همکاران(1998)اسکوین والد(2000)هماهنگ میباشد.
31-3 ,02 ,yparehT laroivaheB evitingoC dna evitomE lanoitaR fo lanruoJ 046-826 ,85 ,ylimaF eht dna egairraM fo lanruoJ ,tcilfnoc latiram ,ecrovid latneraP ."