چکیده:
بزرگترین اثر حماسی و ملی زبان فارسی شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی است که بخش مهمی از امور و کیفیات گذشته قوم ایرانی را در بر می گیرد. همان طور که می دانیم موضوع اصلی حماسه شرح نبردها و دلاوری های گذشته اقوام مختلف است. شرح نبردها در شاهنامه، با افسانه ها آمیخته شده و چهره ای اسطوره ای و خارق العاده پیدا نموده است. یکی از اجزاء مهم جنگ، شیوه های نبرد است که امروزه به آن تاکتیک گفته می-شود. شاهنامه مملو از نکات و دستورهای جنگی بوده که بیشتر آنها با مفاد نظام نامه ها و کتاب های شیوه کارزار فعلی که در نتیجه تجارب جنگ های متعدد دنیا تدوین شده، مطابقت دارد. در این پژوهش ابتدا تعاریفی از جنگ،حماسه، انواع، علل و اصول نه گانه جنگ و تطبیق آن با شاهنامه ارائه کرده، آنگاه به جنگ و روش های نبرد در شاهنامه می پردازیم. سپس این جنگ ها و روش ها مطابق اصول و روش های جنگی امروز نامگذاری می گردد. تطبیق این روش های تاکتیکی، نشان از راهبردی بودن روش های جنگی شاهنامه می دهد.
خلاصه ماشینی:
"(بهارمست،ص 128)اصل غافلگیری که یکی از اصول نهگانه جنگ است با حفظ اسرار،اختفاء حرکات و چنانچه به وسیلۀ اقدامات کافی از دشمن و تنوع در طرحهای عملیاتی به دست میآید و چنانچه به وسیلۀ اقدامات احتیاطی نگذاریم دشمن اطلاعی از مقاصد ما کسب کند(ضد اطلاعات)و در مقابل اطلاعات غلطی به دشمن بدهیم،به نحو بهتر و مطلوبتر خواهیم توانست دشمن را غافلگیر نماییم(مانند نبرد کرنال)از روشهای غافلگیر کردن در شاهنامه میتوان به سه روش شبیخون، پیشدستی و حمله از پشت سر اشاره کرد.
ازین رفتن من مدار ایچ غم#که من کوه خارا بسوزم به دم به سختی گذشت از در کاسهرود#جهان را همه رنج برف آب بود چو آمد بران کوه هیزم فراز#ندانست بال و پهناش باز ز پیکان تیر آتشی برفروخت#به کوه اندر افکند و هیزم و آتش سه هفته گذرشان نبود#زتف زمانه ز باد و ز دود چهارم سپه بر گذشتن گرفت#همان آب و آتش نشستن گرفت (شاهنامه،1384،ج 4،ص 356،بیت 1007-1027) 2-اشغال میدان مساعد جنگ و در تنگنا قرار دادن دشمن:این روش قبل از حرکت دشمن به منظور آنکه در میدان جنگ وسعت کافی برای اجرای عملیات داشته باشند و بتوانند تمام امکانات نظامی خود را به آسانی در عملیات به کار ببرند،مناطق مورد نظر را اشغال میکنند.
در نبرد سالامین،دومین نبرد یونان و ایران،خشایار شاه به کمک «تمیستوکل»که یکی از سرداران یونانی بود(وی در باطن هواخواه ایران بود)با گرفتن اطلاعاتی از وضعیت سپاه یونان،در حملۀ دریایی،ارتش ایران را آمادۀ حمله میکند، لیکن به علت تنگی معبر و کثرت کشتیهای ایران و بزرگی آنها که اغلب در حرکت به هم برخورد میکردند،نتوانستند از فزونی تعداد خود استفاده جنگی نمایند(جمالی- رستمی،1380،ص 53) این روش در شاهنامه و در عهد ساسانیان،دوبار به وسیلۀ ایرانیان بر ضد دشمنان آنان به کار گرفته شده است."