چکیده:
آیات مختلفی از قرآن کریم بیانگر مولفههایی از شادکامی است و در موضوعاتی نظیر فرح، نعمت، شکر، رضا، صبر، بلا و فتنه میتوان به دیدگاه قرآن دراینباره دست یافت. شادکامی دارای سه مولفه رضامندی در خوشایند، فقدان عواطف منفی در ناخوشایند و نشاط در خوشایند و ناخوشایند است. باور به مالکیت خداوند، صبر و بردباری، باور به تقدیر، شناخت ارزش واقعی دنیا، بازشناسی نعمتها، مدیریت مقایسه، شکر، تصحیح ارزیابی از محرومیت، معناشناسی بلاها و استعانت، عوامل تحقق دو مولفه نخست، و لذت همهجانبه و فراگیر مشروط به فقدان پیامدهای منفی، ازجمله عوامل تحقق مولفه سوم میباشد.
خلاصه ماشینی:
» (مفید، 1413: 67) ابنشهرآشوب نیز در بیان تفاوت علم خدا و برگزیدگان از خلقش مینویسد: "پیامبر و امام لازم است که آگاه به علوم دینی و شرعی باشند؛ ولی لازم نیست غیب بدانند و آنچه در گذشته شده و آنچه در آینده میشود را آگاه باشند؛ زیرا این امر منجر به شریک شدن ایندو با قدیم متعال میگردد در همه معلومات بیپایانش و همانا لازم میآید عالم بنفسه باشند؛ ولی ثابت است که ایشان عالم به علم محدثند و علم علیالتفصیل تنها به یک معلوم تعلق دارد.
(مظفر، 1369: 28) امکان آگاهی از غیب برای انسان خداوند متعال چنین قدرتی را دارد که هرکس را بخواهد، بر غیبش مطلع نماید و از آنچه واقع شده و یا آنچه واقع میگردد، آگاهی بخشد و این ادعا منافاتی با اختصاص علمغیب به خداوند سبحان ندارد؛ چراکه علم الهی بالاصاله میباشد، ولی دیگران با تعلم و تبعیت از او به این آگاهی نایل میشوند: «ولا یحیطون بشیء من علمه إلا بما شاء.
با وجود این صراحت، پرسش این است که آگاهی دیگران به غیب به اذن الهی آیا منافاتی با اختصاصی بودن علمغیب به خداوند سبحان دارد یا نه؟ و اینکه آیا این آیات درصدد نفی هرگونه آگاهی از غیب برای غیر خدا هستند یا نه؟ چراکه دسته دیگری از آیات، از افاضه علم به غیب به انبیا و حتی غیر انبیا خبر میدهند؛ مانند: عالم الغیب فلا یظهر علیٰ غیبه أحدا * إلا من ارتضیٰ من رسول فإنه یسلک من بین یدیه ومن خلفه رصدا.