چکیده:
قابوس نامه کتابی است به پارسی که مولف آن عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر آن را برای فرزندش گیلانشاه در 44 فصل نوشته است که اگر بخواهد پس از پدر حکومت کند و یا از روی اضطرار کاری دیگر انتخاب کند، بداند چگونه وظایف خود را انجام دهد. عنصرالمعالی در این کتاب پند های تربیتی بسیاری را از قول حکیمان و یا با لفظ «گفته اند» آورده است که گوینده آنها معلوم نیست و صاحب نظرانی که به شرح و تحلیل قابوس نامه پرداخته اند نیز به نام گوینده این سخنان حکیمانه اشاره ای نکرده اند. با تامل در حکمت هایی که در منابع عربی از ایرانیان قبل از اسلام نقل شده است، معلوم می گردد که بسیاری از این سخنان متعلق به حکیمان ایرانی است و یا دست کم در ایران باستان رایج و شناخته شده بوده است. در این مقاله علاوه بر معرفی بیش از 40 پند اخلاقی و تربیتی ایرانی که در قابوس نامه بی نام و نشان آمده و در منابع عربی به ایرانیان نسبت داده شده است، نقش دیدگاه های تربیتی ایران باستان و تاثیر آن را در قابوس نامه نشان می دهیم.
خلاصه ماشینی:
"4 پیشینه تحقیق (دیدگاههای محققان در خصوص عناصر ایرانی در قابوسنامه) غلامحسین یوسفی با اینکه چند سال به تصحیح قابوسنامه پرداخته است و با اندیشههای عنصر المعالی انس و الفت دارد (نک: یوسفی 1355: 90) و بهتر از همه محققان قابوسنامه را میشناسد (روان پور و استعلامی، 1349: 62) در مقاله «امیر روشن ضمیر» با موشکافی و ریزبینی زوایای فکر و اندیشه او را بررسی کرده است اما هیچ اشارهای به اندیشههای ایرانی او ندارد فقط با اشاره به اینکه گردآوری پندهای انوشروان در باب هشتم این کتاب نشانه پختگی اوست سخن را به پایان میرساند (یوسفی، 1355: 101).
2- برای اطلاع از سخن زرتشت و نکته سنجیهای معین درباره این سخنان نک: (معین، 1388: 2/320- 319) 3- سهم عربها از این آداب همین شعر و انساب و ایام عرب است و این همان چیزی است که جاحظ به آن اعتراف دارد: «ولو حولت حکمة العرب، لبطل ذلک المعجز الذی هو الوزن، مع أنهم لو حولوها لم یجدوا فی معانیها شیئا لم تذکره العجم فی کتبهم، التی وضعت لمعاشهم وفطنهم وحکمهم» اگر حکمت و دانش عرب به هر زبان دیگری نقل شود چون بر نظم و وزن مبتنی است سر اعجاز خود را که جز وزن و آهنگ نیست از دست میدهد و تازه در معانی این سخنان هم چیزی که اقوام غیر عرب آن را در کتابهای خویش نیاورده باشند نیست (جاحظ، 1388: 1/38).
28- اللهیاری (1381: 137) به این عبارت عربی دسترسی نداشته، به همین سبب فقط اشاره به جمله فارسی عنصرالمعالی کرده است، این تعبیر به نقل از انوشروان در کتاب لطائف الطوایف، (علی صفی، 1352: 94)، آمده است: کسری را گفتند که وکیلان تو تا اول از نفقات، نفع خود بر نگیرند به نیازمندان چیزی نرسانند، گفت تا جوی سیراب نشود نگذارد که آب از او بگذرد."