خلاصه ماشینی:
"قطعهای که روانشاد استاد بدیع الزمان فروزانفر بدین مناسبت سرود و در این مجموعه موجود است،فضیلت سراینده و فضل ممدوحش هر دو را یکسان آشکار میسازد: «دهر و دوران کم آورد فرزند چون محمد شفیع دانشمند آن به فضل و به معرفت مشهور و آن مبرا ز نخوت و ز غرور خاک لاهور از او فزوده شرف پدر فضل را بهینه خلف ادب از خامهاش به جلوهگری فرد و مفلق به تازی و به دری واقف راز سعدی و جامی پارسی را نکوترین حامی رشدی در سوئد و بخش وسیعی از روشنفکران این کشور از جمله توصیه به آنان در بازنگری در رفتار روشنفکرانه کلیشهای در قبال مسأله رشدی و نادیده گرفته شدن احساسات و موازین مورد احترام مسلمانان،ترجمه متن مقاله آقای یان میردال از نظر میگذرد: بر اساس آنچه که از محتوای نشریات و رسانهها در سوئد برمیآید،پایکوبی هیجان انگیزی در ارتباط با آزادی بیان در جریان برگزاری نمایشگاه کتاب در شهر«یوته بورگ»( Gotebrg )بر پا بوده است.
[به نظر برخی]انسان در میخانه باز کرده به شوق داده مراحل حال را می ذوق یافته نشر ازو به رأی سدید درج در مکاتبات رشید کرده با جهد خاص و فضل عمیم هم کتاب تتمه را تتمیم جان بن فندق از چنان تصحیح آفرین خوان او به لفظ فصیح فرخ است و خجسته فال او را جشن هفتاد مینه سال او را» پروفسور مولوی محمد شفیع طبعا فردی منزوی بود و پیش از تأسیس پاکستان برای چندین سال عادتش این بودکه در تعطیلات تابستان به منطقهای موسوم به«کمارهتی»واقع در مسیر«کالکا-شمله»در پنجاب هند کنونی میرفت و بدین گونه به دور از هنگامههای اداری و مزاحمتهای خانوادهگی برای مدتهای طولانی غرق در مشاغل علمی خود به سر میبرد."