چکیده:
بقای ملی، هدف غیر قابل تغییر و ثابت همه دولت ها و کشورهاست. این هدف در سرلوحه منافع ملی از جانب هر حکومتی در عرصه سیاست داخلی و خارجی مورد تأکید قرار می گیرد. این مقوله به نوبه خود متأثر از امنیت ملی است. در عین حال که هنوز سالهای آغازین قرن بیست و یکم، فضاهای استراتژیک پیرامونی کشور، مدام در حال تغییر و تحولات سیاسی و ژئوپولتیک است و بررسی فضای ملی کشور مسأله آفرین هستند، در زمینه تأثیر مناطق قومی و استراتژیک بر امنیت ملی کشور موضوعات بسیار مطرحی است. تحلیل ژئوپولتیک تأثیرات رویدادهای مزبور، بر امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این راستا پیوستگی فضایی منطقه شرق کشور با گروههای همانند در استانهای خراسان- افغانستان- پاکستان- سیستان و بلوچستان بخصوص با توجه به تغییر و تحولات سیاسی ایجاد شده در کشورهای مزبور، از نظر امنیتی و ژئوپولتیک تبعاتی را برای کشور در پی دارد که نمی توان از کنار آن به سادگی گذشت. این پژوهش در صدد است ضمن ارائه چشم اندازی از زمینه چالش امنیتی در منطقه به بررسی و تحلیل ملاحظات امنیتی و ژئوپولتیک منطقه مزبور و تأثیر آن در امنیت ملی کشور بپردازد. تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به تحولات اخیر در افغانستان و شکل گیری حکومتهای مختلف و ناپایدار، کانون جدید تهدیدات امنیتی علیه کشور در حال شکل گیری است که توجه تصمیم گیران حکومتی به تبعات امنیتی ناشی از تحولات مزبور به امنیت ملی کشور را ضروری ساخته است.
خلاصه ماشینی:
"اکنون نیز این فرقه تداوم حیات خود را در گسترش نفوذ خویش در خارج از فضای شهر و سرزمین عربستان می بیند از این رو با پول نفت و حمایت آمریکا در هند و پاکستان شدیدا فعالیت می کنند، در افغانستان طالبان را آموزش می داد و مسلح می کرد و در سراسر آسیای مرکزی و در داخل چین و حتی بلوچستان ایران و به احتمال زیاد در شهر های سنی نشین شرق خراسان مسجد می سازد و مخارج طلاب را می پردازد و برای آنها امکانات زندگی و تغذیه مطلوب را فراهم می سازد و حتی در پاریس انیستیتوی مطالعات عرب را ایجاد می کند و در فرانکفورت انیستیتوی مطالعات عرب و اسلام را بنیاد می نهد و مخارجش را می پردازد.
نکته قابل تأمل این است که چرا همواره یکی از ابرقدرتها در مرز شرقی کشور حضور دارند و چرا تمامی حرکت های نامیمون از کشور همسایه شرقی ما باید نشأت بگیرد واقعیت این است که تمامی این حرکت ها بخاطر موقعیت ژئوپولیتیک این منطقه می باشد وقتی که ما شاهد دین سازی در شرق کشور بوده (وهابیت) و حمایت های فراوان بین المللی را شاهدیم، در زمانی که شاید افکار عمومی جهانیان حمله مستقیم نظامی را نمی پذیرد، این دین سازی ها بهترین بازی کثیف برای بی ثباتی منطقه می تواند باشد و سوء استفاده های بازی گردانان پشت صحنه و یا حمایت بی حد نیروهای اشغالگر در کشت و قاچاق مواد مخدر ژئوپولتیک این منطقه را به ژئوپولتیک کثیف تبدیل کرده است هر چند که نیروهای مسلح ایران و علی الخصوص ناجا حضور مقتدرانه ای در شرق کشور داشته ولی لازم است دکترین این منطقه مورد بازنگری قرارگیرد."