چکیده:
انسانها منابع جدید مولد ثروت هستند مشروط بر اینکه سرمایه ی انسانی به حساب آیند. مفهوم سرمایه های انسانی ناظر به این واقعیت است که انسانها در خود سرمایه گذاری می کنند. سرمایه انسانی بیان می دارد که خصوصیات کیفی انسان نوعی سرمایه است، زیرا این خصوصیات می تواند به صورت منبع درآمدهای بیشتر و یا اقناع بیشتر و ارضای فراوانتر در آینده در آید. چنین سرمایه ای «انسانی» است چرا که جزیی از انسان را تشکیل می دهد. اساس نظریه سرمایه انسانی این است که علت تفاوت های درآمدی افراد به خاطر اختلاف در میزان بازدهی آنهاست. امروزه نظریه سرمایه ی انسانی از مهمترین نظریه های توزیع درآمد است و از آنجائی که در عصر حاضر عقب ماندن از تکنو لوژی و علم روز، نوعی پس رفت برای آن جامعه محسوب می شود لذا لازم است با بازمهندسی در سبک مدیریت فرهنگی با یک بازنگری میزان عقب افتادگی جبران و متناسب با نیازها به روز شود.
خلاصه ماشینی:
"مدیریت چه علم باشد و چه هنر، یا ترکیبی از این دو مقوله، در طول تاریخ، نقش کارساز خود را در زندگی انسان به خوبی نشان داده است، زیرا از گذشته های دور، به هر اندازه که انسان در جهت رشد و بالندگی زندگی علمی و اجتماعی خود پیشرفت کرده و تا امروز که انقلاب عظیم فن آوری، جهان پهناور را به دهکده ای کوچک تبدیل نموده است، نه تنها از قدر و منزلت مدیریت کاسته نشده است بلکه هر چه زندگی و اداره امور آن، به سازماندهی بهتر نزدیک گردیده، به همان مقدار، به مدیر و مدیریت، نیاز بیشتری احساس می شود.
به هر حال، مدیران سرمایه های ارزشمند انسانی هستند که موفقیت ها برمحور تعهد، تخصص، و کفایت آنان بوجود می آید و بنا به گفته سیاستمدار هوشمند هندوستان "جواهر لعل نهرو" می توان در ظرف دو سال ساختمان کارخانه ذوب آهن را به پایان رسانید ولی جهت تربیت یک مدیر برای این صنعت باید بیست سال وقت صرف کرد (تقوی، 1368: 18) منزلت و جایگاه مدیریت از چنان اوجی برخوردار است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: من ولی علی عشره کان له عقل اربعین، و من ولی اربعین کان له عقل اربعمأه (نهج الفصاحه :14) کسی که مسئول و مدیر امور ده نفر بشود باید عقل چهل نفر را داشته باشد و کسی که اداره امور چهل نفر را بر عهده بگیرد باید عقل چهار صد نفر را دارا باشد."