چکیده:
دعوت در درون و بیرون دولت فاطمی از طریق شبکه گسترده ی داعیان پخش و ترویج می شد. فاطمیان می خواستند از طرف همه ی امت مسلمان به عنوان امامان برحق شناخته شوند و نیز بر آن بودند که حکومت واقعی و عملی خود را به تمام سرزمین های اسلامی و بیرون از آن بگسترانند. قبل از ظهور آنان، داعیان اسماعیلی به دنبال آماده کردن جوامع برای ظهور امام وعده داده شده، دست به تبلیغات گسترده ای زده بودند. اصطلاح داعی به طور کلی به هر نماینده ی مجاز دعوت فاطمی اطلاق می شد؛ یعنی مبلغی که عهده دار ترویج کیش اسماعیلی از راه جلب گروندگان جدید به پیروی از امام حاضر اسماعیلی بود. داعیان اسماعیلی از میان انبوه گروه ها و طبقات اجتماعی ناراضی، عده ی زیادی را با دعوت خود، جذب کردند. بدین صورت آنان از شکایات و نارضایتی های منطقه ای بهره برداری می کردند. بنا بر شواهد موجود، دعوت اسماعیلی در ایران تحت رهبری رهبران قرمطی عراق آغاز شد. در حوالی 260 هجری دعوت اسماعیلی در بسیاری از نقاط مرکزی و شمال غربی ایران، در ناحیه ی جبال ظاهر شد و داعیان مرکز فعالیت های خود را در ری مستقر ساختند و در حدود سه دهه بعد، یعنی پیرامون 290 هجری دعوت به خراسان و فرارود گسترش یافت. داعیان بزرگی در مناطق شرقی ایران به ویژه خراسان و فرارود فعالیت می کردند که ابعاد مختلف دعوت آنان از نظر اعتقادی و سیاسی قابل بررسی و تحلیل است. امیر حسین مرورودی، ابوبلال، احمد کیال و محمد نخشبی از جمله ی این داعیان هستند.
خلاصه ماشینی:
"dlotraB مخالف با سامانیان و گرویدن به کیش اسماعیلی از سوی حسین بن علی مرورودی را میتواناینگونه توصیف کرد:بعد از اینکه امرای سامانی مشکلاتی را برای امیر حسین فراهم کردند(از جمله ندادن حکومت سیستان به وی)،او به پشتوانهی سپهسالاری و خدماتی که قبلا برایسامانیان انجام داده بود و نیز بهعلت مقبولیتی که در بین عوام داشت،موفق شد افراد مختلفی رااز طبقات مختلف با خود همراه کند و نوعی رنگ و بوی مذهبی به قیام خود ببخشد.
بنابه روایات مختلف،میتواناستنباط کرد که به احتمال فراوان حسین بن علی مرورودی به اسماعیلیان فاطمی معتقد بوده است؛چرا که در هر دو صورت(یعنی چه داعی او غیاث الدین رازی باشد که بنابر شواهد ارائه شدهاز سوی نظام الملک،غیاث تربیتیافتهی داعیان فاطمی بوده است و چه شعرانی که مستقیما ازسوی امام فاطمی به خراسان گسیل شده بود)او به فاطمیان تمایل پیدا میکرده است.
چراکه طبق اثر گرانسنگ نخشبی یعنی المحصول،میتوان به اعتقاد او که همانا صحه گذاشتن بر امامت محمد بن اسماعیل است،پی ببریم زیرا او به راحتی با این خلیفهی فاطمی ارتباط برقرار کرده است و حتی وجوه شرعی و غیرشرعی دریافتیخود را برای خلیفه ارسال میکند؛نمونهی آن خونبهای امیر حسین بود که ذکر آن گذشت و ابنندیم مبلغ آن را یکصد و نوزده دینار ذکر کرده است.
اگر بپذیریم که نوشته شدن این کتاب مربوطبه قبل از آشناییاو با امیر حسین مرورودی بوده و یا مربوط به زمانی بوده که عبید الله مهدی در شمال آفریقا درحال قدرتیابی بوده است،میتوانیم این توجیه را بیاوریم که او بعدها امامت و جانشینی خلفایفاطمی را بهعنوان خلفای برحق و جانشین محمد بن اسماعیل پذیرفته بود؛تا جایی که مبالغشرعی را از مراکز مختلف تحت نفوذ خود جمعآوری کرده و برای خلیفه قائم میفرستد."