چکیده:
این مقاله با رویکرد تحلیلی و اسنادی ضمن معرفی اجمالی دیدگاه دورکیم در باب دین و همبستگی اجتماعی و نقش و کارکرد آن در جامعه، با ارائه نتیجه گیری از آنها، زمینه ورود به بحث از آموزههای قرآن کریم را فراهم ساخته است. در این خصوص تلاش شده تا مبانی جامعه شناختی،انسان شناختی، هستی شناختی، معرفتشناختی و روششناختی دورکیم مورد نقد و ارزیابی مختصر قرار گیرد. به این امید که زمینه بهره مندی بیشتر از قرآن کریم در عرصههای علمی، به ویژه در حوزه علوم انسانی و از جمله رشته جامعهشناسی فراهم گردد.
This paper introduces، through an analytical and documentary approach، Durkheim's theory about religion and social cohesion and the role and function of religion in society، to pave the way to the discussion of the teachings of Holy Qur'an. It has been attempted in this article to criticize the social، anthropological، ontological، epistemological and methodological principles of Durkheim's theory. It is hoped that this paper will help scholars benefit from the Quran as much as they can in scientific fields، especially in the humanities، and in sociology in particular.
خلاصه ماشینی:
"در بحث از حقیقت جامعه، به دنبال این هستیم که اساسا ترکیب جامعه چگونه ترکیبی است؟ و با ادعای وجود حقیقی برای جامعه، وجودی حقیقی برای فرد چگونه قابل توجیه است؟ مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، پس از بحثی درباره اینکه اگر جامعهای دارای روح واحد و تفکر اجتماعی واحد شد، حکم یک فرد انسانی را پیدا میکند و افراد آن، همانند قوا و اعضای انسان میگردند که ذاتا و فعلا در شخصیت انسان مستهلک میشوند و لذت و دردشان عین لذت و درد انسان است و سعادت و شقاوتشان عین سعادت و شقاوت انسان میشود، مینویسد: قرآن در داوری اش درباره امتها و جوامعی که به علل تعصبات مذهبی و ملی تفکر جمعی یگانهای داشتهاند، اینچنین داوری نموده است که طبقات و نسلهای بعدی را به اعمال نسلهای قبلی مورد مؤاخذه قرار میدهد و حاضران را به اعمال غایبان عتاب و سرزنش میکند.
قرآن به رغم تأکید زیاد بر امور و موضوعات مهم اجتماعی که در حوزه جامعهشناختی در بخش مفاهیم، نظریهها و حوزههای مطالعه آن قابل بحث و بررسی است، برای شخص استقلال قابل توجهی قائل است و بر این نکته تأکید دارد که در ساحتهای گوناگون از جمله ایفای نقش به عنوان یک فرد معتقد و متدین، تنها راه نجات و سعادت او، حرکت به سمت خداوند و در جهت اوست.
با توجه به مبانی انسان شناسی، معرفت شناسی، هستیشناسی و روششناسی در نگاه قرآن کریم، علاوه بر این که جنبههای این جهانی حیات انسانی مورد توجه است، هدف و جهت گیری آن به سمت امور غیر مادی و جهان دیگر نیز مورد تأکید است که بیان و تشریح چنین تبیینی، در توان علم جامعهشناسی نیست."