چکیده:
غنا و پرمایگی عرفان و ادبیات ایران زمین باعث شده تا بسیاری از عارفان و شاعران در هر عهد و دوره ای ناشناخته و گمنام باقی بمانند. آن گونه که یا به طور کلی از آنان اطلاعات موثق و درخوری جز نام و نشانشان باقی نیست، یا در شرایط بهتر به شکل ناقص و جسته گریخته از خلال برخی متون به مختصری از احوال آنان می توان دست یافت. از این خیل کثیر، می توان به محمدتقی خویی، یکی از عارفان و شاعران عصر قاجار اشاره کرد. وی در عرفان از مریدان محمدجعفر کبودرآهنگی (ملقب به مجذوب علیشاه همدانی) بود. از محمدتقی خویی چند اثر به جا مانده که از همه مهم تر کتابی است منثور و بسیار ارزشمند با نام آداب المسافرین، او در این اثر، پس از بیان شرایط سفر و مسافر، به تاریخ عرفان و تصوف از ابتدا تا زمان خود می پردازد که بخش اخیر آن یعنی مطالبی که به عرفان و عارفان روزگار مولف اختصاص دارد، از بهترین و قدیم ترین اطلاعاتی است که در باب تصوف عهد قاجار به جا مانده و تا کنون نیز به چاپ نرسیده است. در مقاله حاضر ضمن معرفی کتاب آداب المسافرین به شرح احوال و آثار محمدتقی خویی خواهیم پرداخت و در پایان نیز متن مصحح زندگینامه خودنوشت وی را از انتهای آداب المسافرین تقدیم خوانندگان می کنیم.
Often، the wealth and depth of Persian literature and mysticism overshadows the names of many Iranian mystics and poets، and keeps them unknown and anonymous in every age. Consequently، there is no reliable and considerable information about them except their names، or in a better situation، there are incomplete pieces of biographical information on them، here and there in some texts. Mohammad Taqi Khooyee، the Qajarid mystic and poet، is one of the members of this large group. In Sufism، he was a disciple of Mohammad Jafar Kaboodar Ahangi (known as Majzoob Ali Shah).
Some works by M.T. Khooyee survives، the most important of which is the valuable prose work، Adab al-Musaferin ﺁداب المسافرین)). Initiating with the conditions of travel and the requirements of the traveler، Khooyee deals with the history of Sufism from the outset to his day. The part discussing mystics and mysticism of his time contains the best and oldest information on the Qajarid Sufism which has not been published so far.
The article introduces Adab al-Musaferin (ﺁداب المسافرین)and casts light over the author’s biography and works. Finally، it concludes with his critically edited autobiography، taken from the end of Adab al-Musaferin (ﺁداب المسافرین).
خلاصه ماشینی:
ﻣﻌﺮوض ﻣﻲدارد ﺳﺮﮔﺸﺘﺔ ﺷﻴﺪای ﺑﺪﺧﻮﻳﻲ، ﻣﺤﻤﺪﺗﻘﻲ ﺧﻮﻳﻲ ﻛﻪ در ﺳﻨﺔ ﻫﺰار و 08 / آﻳﻨﺔ ﻣﻴﺮاث، ﺷﻤﺎرة 94 دوﻳﺴﺖ و ﭼﻬﺎرده در آن ﺳﺎﻣﺎن از ﻛﺘﻢ ﻋﺪم ﺑﻪ داﻳﺮة وﺟﻮد ﻗﺪم ﮔﺬاﺷﺘﻢ و ﭼﻮن ﭼﻨﺪ ﻗﺪم از ﺣﻴﻦ ﺗﻮﻟﺪ ﺑﺮداﺷﺘﻢ ﺑﻪ اﺷﺎرة واﻟﺪ ﻣﺎﺟﺪ ــ اﻋﻠﻲ اﷲ ﻣﻘﺎﻣﻪ ــ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻋﻠﻮم ﻣﺸﻐﻮل ﮔﺸﺘﻢ و از ﺗﻮﺟﻪ اﻳﺸﺎن در ﻣﺪت ﻗﻠﻴﻠﻲ ﻗﺮاﺋﺖ ﻛﻼم اﻟﻬﻲ و ﺑﻌﻀﻲ از رﺳﺎﺋﻞ اﺻﻮل و ﻋﻘﺎﻳﺪ و ﻓﺮوع و اﺷﻌﺎر و ﺗﻮارﻳﺦ و ﺑﻌﻀﻲ از ﺻﺮف ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻧﻤﻮدم و ﭼﻮن ﺳﻴﺰده ﻣﺮﺣﻠﻪ از ﻋﻤﺮ ﻃﻲ ﻧﻤﻮدم، از ﻗﻀﺎی رﺑﺎﻧﻲ و ﺗﻘﺪﻳﺮ ﺳﺒﺤﺎﻧﻲ واﻟﺪ ﻣﺎﺟﺪ داﻋﻲ ﺣﻖ را اﺟﺎﺑﺖ ﻧﻤﻮده، از اﻳﻦ ﺟﻬﺎن ﻓﺎﻧﻲ رﺣﻠﺖ ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ و ﺑﻌﺪ از ﻓﻮت اﻳﺸﺎن ﺳﺮﺣﻠﻘﺔ دروﻳﺸﺎن و ﻗﻄﺎرﻛﺶ ﻗﻠﻨﺪران ﺧﺎل ﻣﻜﺮم و ﻣﻮﻻی ﻣﻌﻈﻢ ﺣﻀﺮت ﻣﻌﻠﻲ اﻟﻘﺎب و زﺑﺪة اﺻﺤﺎب ﺣﺎل آﻗﺎ اﺑﺮاﻫﻴﻢ، ﻣﻄﻠﻮبﻋﻠﻴﺸﺎه ﺧﻮﻳﻲ ــ رﺣﻤﻪ اﷲ ــ اﻳﻦ ﺑﻲﻛﺴﺎن را ﺑﻪ زﻳﺮ ﺑﺎل ﻣﺮﺣﻤﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ، در ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﺎ ﻣﺮﺣﻤﺖ ﺧﻮد را داﺋﻢاﻻوﻗﺎت ﻣﺒﺬول ﻣﻲداﺷﺘﻨﺪ و در آن اوان ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ و ﺳﻌﻲ واﻟﺪ ﻣﺮﺣﻮم ﻣﻬﺮﺑﺎن در ﻣﻜﺘﺐ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻋﻠﻢ و ادب ﻣﺸﻐﻮل ﺑﻮدم و از ﻣﺮﺣﻠﺔ زﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﻫﺸﺖ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻃﻲ ﻛﺮده، ﺑﻪ ﻳﻜﻲ از ﻫﻤﺪرﺳﻬﺎ ﻣﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﻫﻢ رﺳﻴﺪ و دل در ﻣﺤﺒﺖ وی ﺑﻲآرام و ﺑﻲﻗﺮار ﮔﺮدﻳﺪ و آﺳﻮدﮔﻲ را از ﻣﻦ ﺑﺮﻳﺪ.