چکیده:
پاسخگویی بیرونی دانشگاه به معنای تعهد و مسئولیت پذیری آن به منظور تآمین خواسته ها و منافع مشروع ذینفعان بیرونی و گزارش دهی به آنان در باره نتایج و دستاوردهای دانشگاه است. پاسخگویی بیرونی مناسب می تواند اعتماد، مشروعیت، مشارکت و حمایت ذینفعان بیرونی دانشگاه را به همراه داشته باشد و در موفقیت و تعالی دانشگاه نقش کلیدی دارد. بر این اساس، هدف این مقاله بررسی شکاف پاسخگویی بیرونی دانشگاههای دولتی از دیدگاه جامعه علمی دانشگاههای «مادر» دولتی شهر تهران است. در مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر شکاف پاسخگویی بیرونی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و در سطح یک نمونه آماری شامل 350 نفر از اعضای هیئت علمی، پژوهشگران و دانشجویان دکتری از سه دانشگاه «مادر» دولتی تهران، شهید بهشتی و صنعتی شریف، که به شکل تصادفی انتخاب شدند، بررسی شد. تحلیل داده ها نشان داد که از دیدگاه جامعه علمی، میزان پاسخگویی بیرونی دانشگاههای «مادر» دولتی به ذینفعان بیرونی کلیدی ضعیف است و اختلاف معناداری بین وضعیت آرمانی و وضعیت موجود پاسخگویی بیرونی وجود دارد. بیشترین میزان این شکاف به ترتیب در ارتباط با پاسخگویی دانشگاه به ذینفعان بازار کار، جامعه علمی و جامعه مدنی است. در حالی که پاسخگویی به دولت بیش از حد انتظار است. در نتیجه، دانشگاههای دولتی باید از یک سو شکاف پاسخگویی بیرونی به بازارکار، جامعه علمی و جامعه مدنی را پر کنند و از سوی دیگر، با اتخاذ سیاستها و تدابیر عملی موثری از وابستگی بیش از حد خود به دولت بکاهند.
خلاصه ماشینی:
"در مجموع،میتوان نتیجه گرفت از آنجا که دانشگاه با همه استقلال و آزادی علمی که بر مبنای هنجارهای زندگی دانشگاهی در درون آن باید پابرجا باشد،در برابر ذینفعان متعدد و عموم جامعه نیز مسئولیت پاسخگویی دارد (Keyvani and Farasatkhah,2002) و اگر به دیدگاهها و نیازهای ذینفعان توجه نکند،به اعتراض و نارضایتی آنان منجر خواهد شد و دستیابی به اهداف دانشگاه بدون مشارکت واقعی ذینفعان امکانپذیر نخواهد بود (Neligan,2003) و برای همگامسازی نظام آموزش عالی کشورمان با تحولات جهانی،سازکار اجرایی قدرتمندی که میتواند چارهساز باشد،استقرار نظام پاسخگویی است (Ezati,2007) ؛لذا،لازم است به موضوع مطالعات مربوط به پاسخگویی دانشگاه در کشور ایران نیز اهمیت داده شود.
به لحاظ عملکردی نیز باید اصل پاسخگویی بیرونی را همانند دیگر اصول حرفهای محیطهای آکادمیک مانند آزادی علمی،استقلال دانشگاهی و اخلاق و استانداردهای حرفهای در کانون و محور برنامهها و فرایندهای آموزشی،پژوهشی و خدماتی دانشگاههای دولتی قرار داد و از این طریق نیازها و انتظارات ذینفعان بیرونی کلیدی را با فعالیتهای علمی روزانه گروههای آموزشی و اعضای هیئت علمی پیوند داد تا هم رضایت و اعتماد ذینفعان به دانشگاه افزایش یابد و هم دانشگاه شاهد اثربخشی فعالیتهای خود باشد و بتواند به واسطه پاسخگویی بهتر به محیط و ذینفعان،منافع و منابع مادی و غیر مادی زیادی را نصیب خود سازد."