خلاصه ماشینی:
"لاک میگوید:«اینکه وظیفه چیست، نمیتواند بدون قانون فهمیده شود؛قانون بدون قانونگذار یا بدون پاداش و مجازات،قابل درک یا تصور نیست»(63)بر این اساس،مردم در برابر خداوند مسؤول هستند و باید(وظیفه دارند)از او اطاعت کنند، زیرا جهانی که مردم در آن میزیند،همراه با دلیل و مقصد آفریده شده است.
(26) از این رو انجام یا خودداری از انجام عملی بر حسب تصمیم ذهن،به اعتقاد لاک نشانگر آن است که«ایدهء آزادی ایدهء قدرت است»(36)هنگامی که یک عامل، قدرت تصمیمگیری یا ترجیح دادن امری بر امر دیگر یا وارونهء آنها را بر اساس قوهء ارادهء خویش نداشته باشد، این عامل در آزادی به سر نمیبرد؛بلکه تحت سلطهء «ضروت» (necessity) است.
این بدان میماند که پرسیده شود:«آیا خواب فرد سریع و چابک است یا فضیلت او چهارگوش است»!(76)در واقع بر اساس تعریف لاک از آزادی- که عبارت است از قدرت انجام یا خودداری از انجام بر حسب تصمیم ذهن-قدرت فقط به«عوامل»تعلق دارد.
لاک مینویسد:«فردی که بر پرتگاهی در کنار دریا ایستاده است،آزاد است که بیست یارد به سمت دریا به پایین بپرد،نه به دلیل آنکه قدرت انجام وارونهء این عمل را دارد که به معنی پرش به مقدار بیست یارد به سوی بالاست(زیرا او نمیتواند چنین کند)؛اما او بنابر این آزاد است،بدین سبب که قدرت پرش یا عدم پرش را داراست».
لاک این تعریف را از آزادی طبیعی ارائه میدهد:«آزادی طبیعی انسان عبارتاست از آزاد بودن از هر گونه قدرت برتر بر روی زمین و قرار نداشتن تحت اراده یا سلطهء[قوهء]قانونگذار بشری، بلکه فقط در اختیار داشتن قانون طبیعی برای اداره کردن خود»."