چکیده:
مقاله کنونی بر آن است که روش و نگرش افضل الملک در تاریخنویسی را با عنایت به تجربه زیستهی او مورد تتبع قرار دهد. ما برآنیم که تجربه زیسته مورخی چون او به شکلی و نحو دیگر در عرصه تاریخ نویسی متبلور میشود و کانون این تجربه زیسته همانا دورۀ گذاری است که او را در یک برزخ قرار میدهد. از آن جایی که او در سرآغاز این تغییر میزید سیطره و غلبه زیست جهان نوین که مشروطه نمود و نمادی از آن است، کاملا مشهود نیست و از این رو میتوان گفت که افضل الملک بین دو زیست جهان سنتی و مدرن درگیر است و بازخورد این مساله در نوشتارش آشکار است به طوریکه گاه مفاهیم متعارضی چون «استبداد» و «مشروطه» و «رعیت» و «ملت» را استعمال میکند و در مواضع مختلف نوشتارش به یک سو گرایش پیدا میکند. او به دلیل تنفس در زیست جهان نوین که با صورتبندی «حوزهی عمومی» همراه و همبسته است، نوشتاری متفاوت نسبت به تاریخ نویسیهای چند دهه قبل از خود خلق میکند. لذا درون مایه بنیادین نوشتار او تحت تاثیر دوره گذار ماهیتی پارادوکسیکال به خود میگیرد و این پارادوکس در برخی مواضع در ساحت دفاع از نظام و تفکر گذشته و در برخی مواضع دیگر در ساحت جانبداری از نظام نوین خودنمایی میکند و خوانندگان خود را در یک دوگانگی قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
حال افضل الملک در دوره ای از تاریخ ایران زندگی میکند که زیست جهان ایرانی که قرون متمادی با ویژگی های مشخص در جامعه استوار بود و یک نوع انسجام اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرده بود، با بحران هایی میشود.
با وجود این او تحت تأثیر فضای زیست و تجربه دموکراسی طلبی ایرانیان قرار میگیرد و حتی فردی چون او که مخالف مشروطه است باز برخی مفاهیم جدید را در تاریخ نگاریاش به کار میگیرد ولی در عین حال ما با نظر یکی از محققان مبنی بر اینکه که در تاریخ نگاری افضل الملک دیگر واژگان پادشاه و سلطنت و ...
با وجود این وی از جمله مورخان دوره گذار استبداد به مشروطه محسوب میشود که خواسته یا ناخواسته برخی از خواست های نظام جدید را در آثارش پدیدار ساخته است و او از همان رعیت در مواضع دیگر با عنوان ملت ایران یاد میکند و تمام ارکان قدرت اعم از پادشاهان قاجار، صدر اعظم ، وزیر و ...
از آنجایی که دوران زندگی وی همراه با جنبش و انقلابات پی در پی بود لذا او شاید بیش از هر مورخ دیگری قبل از خود به مفهوم «تغییر» توجه و عنایت داشته است و افضل الملک تغییر، این بنیادی ترین مضمون تاریخ که حاصل تجربۀ زیسته او از جنبش های رژی و مشروطه بود، را به عرصه زبان هم ربط و بسط میدهد و از این جهت اهتمام ویژه ای داشت تا مفاهیمی که در دوران مختلف تاریخی دستخوش تغییر نام و محتوا شده بودند را تبیین نماید.