چکیده:
طرح مسئله: چگونه شاخص های فقر در مناطق شهری نسبت به متغیرهای اقتصادی واکنش نشان داده است؟ و شدت تاثیر هر یک از این متغیرهای اقتصادی بر فقر شهری به چه اندازه بوده است؟ سئوالی است که با آن روبرو شده و بنابراین در پاسخ به سئوالات مذکور هدف اصلی این تحقیق سنجش «اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر فقر شهری» است. روش: تحقیق حاضر بر اساس داده های اقتصاد کلان در طی سال های85-1363و تدوین یک مدل اقتصاد سنجی، درصدد شناسایی اثر متغیرهای اقتصادی بر فقر در مناطق شهری می باشد. ابتدا رابطه متغیرهای اقتصادی با فقر به صورت توصیفی و کلی بیان شده، سپس برای تجزیه و تحلیل اثر متغیرهای اقتصادی بر فقرشهری یک مدل اقتصاد سنجی تشکیل داده می شود. یافته ها: افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه، افزایش هزینه های جاری و عمرانی دولت وافزایش مالیات های مستقیم و غیرمستقیم موجب کاهش فقر شهری شده در مقابل افزایش نرخ و افزایش نرخ بیکاری موجب افزایش فقر شهری می شود. نتایج: در مناطق شهری نرخ بیکاری باعث افزایش در هر دو شاخص فقر می شود که البته اثر بیکاری برشاخص نسبت سرشمار بیش تر است .در مناطق شهری، بیکاری از عوامل اصلی فقر به حساب می آید. اثر نرخ بیکاری بر درصد فقرا نسبت به شکاف فقر بیش تر بوده است.
خلاصه ماشینی:
"ytireves P} (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ:نگارندگان متغیرهای کلان اقتصادی و فقر شهری چه ارتباطی بین متغیرهای اقتصاد کلان(که بعضا به عنوان متغیرهای سیاستگذاری نیز مورد استفاده قرار میگیرند)و فقر وجود دارد؟طبیعی است که هر سیاست اقتصادی،در سطح کلان،تأثیرات مثبت و منفی برای خانوارها به همراه دارد،اما از دیدگاه کلان برآیند این تأثیر و چگونگی توزیع آن میان خانوارها مهم است.
نمودار 1:روند تغییرات شاخصهای فقر شهری و تولید ناخالص داخلی سرانۀ شهری (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ:بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با توجه به نمودار شمارۀ یک طی سالهای 1363-1367 تولید ناخالص داخلی سرانۀ شهری )UPDGP( روند کاهشی داشته است و در این سالها ایران درگیر جنگ تحمیلی با کشور عراق بوده است،رشد اقتصادی طی این سالها در نتیجۀ کاهش درآمدهای نفتی و {P(1)-دادههای PDG شهری شامل ارزش افزوده گروه صنایع،معادن و خدمات میباشد که بر جمعیت شهری تقسیم شده است.
مدلی را که به منظور برآورد تأثیر یک جای متغیرهای مذکور بر هریک از شاخصهای فقر در مورد جوامع شهری مورد برازش قرار میگیرد به صورت روبهرو است{P1P}: (به تصویر صفحه مراجعه شود) که در آن؟؟؟نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی،؟؟؟نسبت مالیاتها به تولید ناخالص داخلی، RAWD متغیر مجازی برای سالهای جنگ میباشد.
در صورت برازش مدل فوق برای تصریح نسبت سرشمار با احتساب هزینههای اجتماعی و یارانه به جای کل هزینههای عمرانی و جاری دولت،نتایج برآورد نشان میدهد که با توجه به آمارۀ t کلیۀ متغیرها به جز نسبت مالیاتها به تولید ناخالص داخلی معنیدار بوده و متغیر نرخ تورم نیز با سطح معنی 9 درصد معنیدار میباشد."