خلاصه ماشینی:
"«هر چند این ترجمه از لفظ یونانی،مایه تأسف است (چون واژه یونانی ایده فقط در تصورات ذهنی که به این معنا حمل میشوند،مورد توجه قرار میگیرد)،آنها فقط اندیشههای ما هستند و این پرسش میتواند مطرح شود که فاصله آنها از واقعیت چقدر است.
علاقه در پاسخ به پرسشهای جزئی از این دست است که جرأت چیست؟»(16) معانی متعدد مثل برای پایهریزی مبحث آتی لازم است بدانیم که مثل، معانی متعددی را در ذهن متبادر میکند که برخی از آنها در اندیشههای افلاطونی نیز مطرح شدهاند و برخی دیگر مورد توجه نبوده است.
ویل دورانت به سه مورد از این معانی یعنی کلیات،(17)قوانین(18)و مطلوبها(19)اشاره میکند: «مثل یک چیز ممکن است مثل کلی در طبقهبندی باشد که(شیء جزئی)متعلق به آن است(مثل جان، دیک یا هری انسان است)یا ایده ممکن است قانون یا قوانینی باشد که بر شی حاکم است[مثل جان،تقلیل دادن و خلاصه کردن تمام رفتارهایش در قوانین طبیعی خواهد بود]یا ممکن است هدف کامل و واقعیات مطلوبی باشند که یک چیز یا نوع و طبقهاش ممکن است(به سمت آن)پیشرفت و حرکت کند(مثال جان جمهوری اوست)خیلی احتمال دارد که همه اینها -کلی،قانون و مطلوب-در مثال مورد نظر باشند».
(26) ویژگیهای مثل افلاطونی مثل افلاطونی که از هستی اصیل و واقعی برخوردار و قائم به خود است تنها حقیقتی است که سزاوار اطلاق نام جوهر است و این جوهر با توجه به آنچه تاکنون گفته شد از خصوصیات و ویژگیهای ذیل برخوردار است: 1-معقولند،یعنی تنها به وسیله عقل که قادر به شناخت هستیهای واقعی است،میتوان به حقیقت آن دست یافت و مانند محسوسات و اشیای جزئی متعلق حس واقع نمیشوند."