چکیده:
اعتقاد به آخرالزمان و فرجام جهان و انسان یکی از مولفههای سنتهای دینی است. در مکتب عرفانی یهود، یعنی قبالا، نیز اعتقاد به فرجام امور، در دو حوزه انسانی و کیهانی، بسیار پررنگ است؛ در فرجامشناسی انسانی این مکتب، انسانها کالبدهای معنوی خاصی موسوم به نفش، روئح و نشامه دارند که هر کدام اقتضائات خاص خود را دارد و بر این اساس تاکید شده که حیات آدمیان پس از مرگ منقطع نشده و آنها در عوالم مختلفی با درجات متفاوت، به زندگی خود ادامه میدهند. انسانها پس از مرگ مورد داوری خداوند قرار میگیرند و بر حسب اعمال نیک و بدشان به بهشت یا دوزخ میروند. در برخی متون قبالا به تناسخ نیز اشاره شده؛ بدینترتیب که بعد معنوی انسان بدکار پس از مرگ دوباره به این عالم بازخواهد آمد. فرآیند بازگشتهای متوالی آنقدر ادامه مییابد که او نسبت به سفیروت (صفات الاهی) معرفت کافی کسب کند.
The belief in apocalypse and the end of the world is one of the components of religious traditions. In Jewish mysticism, as an esoteric aspect of Judaism, belief in both human and cosmic spheres is so important. According to Kabbalah Eschatology, human has spiritual bodies, called Nefesh, Roah, and Neshamah, and each has special requirements due to its level. Accordingly, the human life is not finished after death; rather it will continue to live in different levels. After death, man, being judged according to his deeds, goes to heaven or hell. Reincarnation is also referred in some texts of Kabbalah, thus the spiritual dimension of human evil comes back to this world after death. The process continues until the human attains sufficient knowledge to Sefirot (divine attributes).
خلاصه ماشینی:
در مکتب عرفانی یهود، یعنی قبالا، نیز اعتقاد به فرجام امور، در دو حوزه انسانی و کیهانی، بسیار پررنگ است؛ در فرجامشناسی انسانی این مکتب، انسانها کالبدهای معنوی خاصی موسوم به نفش، روئح و نشامه دارند که هر کدام اقتضائات خاص خود را دارد و بر این اساس تأکید شده که حیات آدمیان پس از مرگ منقطع نشده و آنها در عوالم مختلفی با درجات متفاوت، به زندگی خود ادامه میدهند.
اما اکثر مکاتب دینی و عرفانی بر حیات پس از مرگ و قضاوت اعمال پس از مرگ تأکید فراوان دارند و معتقدند این حیات در قالبی روحانی و معنوی صورت میپذیرد که بسیار متفاوت از حیات دنیوی و مادی است، تا آنجا که برای انسان قابل درک و فهم نیست و از اینرو تنها باید به کتب مقدس استناد شود.
همانطور که نوشته شده: «تا زمانی که روح از اعلی علیین بر ما ریخته میشود» (اشعیا، 23: 15)، در این زمان است که انسان نفش و روئح را به همراه خود دارد و به وسیله روئح میتواند درک عمیقی از قوانین جهان و خداوند به دست آورد.
بر روی زمین است که با انجام اعمال نیک و صالح میتوان این صعود به سوی آسمانها را تضمین کرد (Idel, 2005: 119) و بازگشت به سوی خداوند مقدس در همین جهان خاکی و بهشت زمینی با آزاد شدن روح از بدن آغاز میشود (Schaya, 1971: 136).