خلاصه ماشینی:
از همان ابتدا تاکنون همیشه با فقدان اعتماد مدیران هنری و اعمال نظرشان روی تصاویرم از طریق اتود روبهرو بودهام و سروکله میزنم، در صورتی که این توانایی را در خود میبینم و میتوانم برای ناشری که آزادی عمل به من میدهد و به کارم باور دارد، به بهترین نحو ممکن کار کنم.
کمتر از شاگردان دیگر در محضر کمالالملک بود و بیشتر از دیگران از حاکمیت عقلی استاد، پیروی کرده است.
نوجوانی در مدرسة پسرانة امریکایی "مموریال" درس خواند و این مدرسه در آن سالهای تبریز، بهواسطة آموزش بهداشت و پرورش فکری، حائز اهمیت بود.
کمالالملک برای جلوگیری از تعطیلی مدرسه بهدنبال شاگرد است و علیاکبرخان دکتر، پس از ترک تحصیل دارالفنون، با همان عنوان لباسها؛ در هنرستان کمالالملک درس نقاشی میگیرد.
کمالالملک، شیفتة رامبراند و فرانسوا میله است و به شاگردان تأکید میکند از رنگگذاری و شیوة نورگیری این دو پیروی کنند.
تهران این سالها دوپادشاه دارد؛ شاه مملکت و کمالالملک و دومی تمام زندگی خود را خرج کرده بود تا پادشاه دلها باشد.
در طول این سالها هرگاه جایی از مکتب کمالالملک صحبتی به میان است یا نمایشی درتماشا، آثاری از او، که در تهران مانده بوده، درمیان آثار دیگران تماشایی است.
این اشتباهات را تصحیح کنید: رویین پاکباز در دایرةالمعارف هنر، چاپ اول، تابستان 1378، صفحة 665، سال مرگ یاسمی را 1359 آورده (در چاپهای بعدی نیز تکرار میشود) که اشتباه است.
یاسمی شاید از آخرین نسل نقاشانی بود که طبیعت را فقط بهخاطر خود طبیعت، نقاشی میکرد.