خلاصه ماشینی:
[گفتوگو] نگرانیهای بازار(بخش اول) [ گفتوگوی جواد مدرسی با شهروز نظری و دکترمحمدرضا مریدی* درباره مسائل بازار هنر ] این گفتوگو با حضور دکترمحمدرضا مریدی، پژوهشگر حوزه جامعهشناسی هنر، دارای مقالات متعدد علمی و پژوهشی در زمینه جامعهشناسی نقاشی ایران از جمله "قیمتگذاری تابلوهای نقاشی در ایران"، و شهروز نظری، نویسنده و منتقد هنرهای تجسمی و فعال در زمینه اقتصاد هنر، صورت گرفته است.
آیا امروزه در تعریف اقتصادی برای آثار هنری، ارزشهای هنری هم در نظر گرفته میشود؟ منظورم مؤلفههایی مثل تکنیک و رعایت اصول فرمی ویا حتی نام و امضا نیست، بلکه آن چیزی است که مثلا ارسطو از آن به "کاتارسیس" نام برده، کانت آن را رها از هرنوع سود و زیان دانسته، و هایدگر، بهواسطة آن، در جستوجوی سرچشمة "اثر بزرگ" است.
اگر چیزی مبادله نشود ممکن است خیلی هم باارزش [فرهنگی] باشد، اما ارزش اقتصادی ندارد.
البته در اینجا باید بین ارزش پولی و ارزش بازار تفکیک قایل شویم؛ مثلا، ما میتوانیم از ارزش یا تأثیر اقتصادی میدان یکشهر صحبت کنیم؛ به این ترتیب که اگر یکتندیس خوب در میدانی گذاشته شود، قیمت خانههای اطرافش افزایش مییابد.
مریدی: میپذیرم، و به همین دلیل سخت است اینگونه قضاوت کنیم که چون امکان خرید پیدا کردهایم پس انتخابهای فرهنگی ما دموکراتیک شده.
آقای نظری، چه اتفاقی افتاد که بازار هنر حدود یکدهه پیش در خاورمیانه و کنار گوش ایران شکل گرفت؟ آیا میتوان شکلگیری این بازار را واکنشی به خلأ مدیریت هنری در ایران دانست؟ نظری: شهر دوبی یکی از مراکز مهم در اقتصاد جهان است.