چکیده:
در طی سه دهه اخیر، چین تغییرات شگرفی را تجربه نموده است. با شروع اصلاحات اقتصادی و اعمال سیاست درهای باز دنگ شیائوپینگ و سرعت یافتن آن پس از فروپاشی شوروی، چین موفق شد به رشد میانگین 7/9 درصد در سال نائل آید. در حال حاضر چین دومین کشور جهان در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سومین کشور دارنده بیشترین حجم مبادلات خارجی و دومین اقتصاد بزرگ جهان با معیار میزان تولید ناخالص داخلی است. این رشد اقتصادی، وزن چین را در معادلات بین المللی نیز افزایش داده است؛ هم اکنون چین به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل، نقش تعیین کننده ای در حل و فصل مسائل بین المللی ایفا می کند. بی شک بحث و بررسی پیرامون چگونگی نیل جمهوری خلق چین به جایگاه کنونی می تواند راهگشای سایر کشورهای در حال توسعه باشد. تامل در جایگاه کنونی چین و مقایسه آن با سایر کشورهای در حال توسعه این سئوال را به ذهن متبادر می کند که چه ویژگی هایی در درون جامعه چین و ساختار حکومتی آن توانسته است چنین موفقیتی را برای چین به ارمغان آورد؟ با توجه به پیوند سیاست داخلی و سیاست خارجی در عصر جهانی شدن، منابع داخلی موثر بر رفتار بین المللی چین و صعود آن در سلسله مراتب قدرت جهانی، چه چیزهایی می تواند باشد؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه اصلی بدین شرح مطرح می شود: منابع عظیم نیروی انسانی و سرمایه، اجماع نسبی نخبگان در مورد منافع ملی و ملی گرایی در حال رشد در جامعه چین از مواردی است که به ارتقاء جایگاه آن کمک می نماید.
خلاصه ماشینی:
"تأمل در جایگاه کنونی چین و مقایسه آن با سایر کشـورهای در حـال توسعه این سئوال را به ذهن متبادر میکند که چـه ویژگـی هـایی در درون جامعه چین و ساختار حکومتی آن توانسته است چنـین مـوفقیتی را بـرای چین به ارمغان آورد؟ با توجه به پیوند سیاست داخلی و سیاست خارجی در عصر جهانی شدن، منابع داخلی مؤثر بر رفتار بین المللی چـین و صـعود آن در سلسله مراتب قدرت جهانی، چه چیزهایی میتواند باشـد؟ در پاسـخ بـه این سئوال، فرضیه اصلی بدین شرح مطرح میشـود: منـابع عظـیم نیـروی انسانی و سرمایه ، اجماع نسبی نخبگان در مورد منافع ملی و ملیگرایـی در حال رشد در جامعه چین از مواردی است که بـه ارتقـاء جایگـاه آن کمـک مینماید.
بـا عنایـت بـه پیونـد ناگسسـتنی سیاسـت داخلـی و خـارجی در عصـر حاضـر، بـه گونـه ای کـه برخـی / اندیشمندان سیاست خارجی را ادامه سیاست داخلی مـی داننـد ، ایـن سـئوال مطـرح میشود که نقش ساختارها و ظرفیت های داخلی چین در رشد و پیشرفت بین المللی آن چه بوده است ؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه اصلی بدین شرح مطرح میشـو د: منابع عظیم نیروی انسانی و سرمایه ، اجماع نسـبی نخبگـان در مـورد منـافع ملـی و ملیگرایی در حال رشد در جامعه چین ، از مواردی است کـه بـه ارتقـاء جایگـاه آن کمک مینماید."