چکیده:
تجربة عرفانی، یکی از مهمترینرهآوردها و ارمغانهای پالایش روحی است. ایننوع تجربه و صیقل درونی، با تمام تلاشهای روحی و جسمی انسان ارتباط دارد، یعنی تمام توان انسان را برای کسب معرفت و تجربة معرفتی به خود اختصاص میدهد. تلاشهای انسان برای دریافت ایننوع تجربهها بسیار متنوع و گوناگون است. یکی از راهکارهای انسان برای درک حالتهای زیبای روحی و ارتباط با حقیقت مطلق، توسّل به ائمه، زیارت مکانهای متبرکه و تصفیة درونی خــویش است. مکانهای مقدس و بقاع متبرکه نیز هم در بُعد اجتماعی و هم در بُعد زمانی، نقش بسیار مهمی در پالایش درونی و روحی انسان دارند. هدف عمدة پژوهش، بازخوانی، نقد و تفسر تأثیر و کارکرد سفرهای زیارتی و مکانهای متبرک امامزاده صالح تجریش و حرم شاهعبدالعظیم حسنی بر شناخت و مؤلفههای عرفانیِ شناخت درونی انسان دارد.
Mystical experience is one of the most significant achievements and outcomes of spiritual purification. Such an experience and internal polishing is interconnected with the overall spiritual and physical strives of human being. In other words, it dedicates the total potentialities of mankind to gain and experience knowledge to itself. The human endeavor to gain this type of experience is versatile and diverse. One of the things for human being to understand the beautiful spiritual mood and get connected with absolute truth is resorting to holy places and internal purification of the self. Holy places and sacred mausoleums play a very important role in refining inner souls of human beings both socially and chronologically. The main purpose of this study is rereading, criticizing, and commenting on the impact and functions of pilgrimage and sacred places of Saleh Shrine in Tajrish and Shah Abdulazim Shrine, Tehran, and mystical components of inner understanding of human being.
خلاصه ماشینی:
ایننوع تجربه و صیقل درونی، با تمام تلاشهای روحی و جسمی انسان ارتباط دارد، یعنی تمام توان انسان را برای کسب معرفت و تجربة معرفتی به خود اختصاص میدهد.
(رک، فعالی، 1385: 354) تجربة عرفانی با تمام تلاشهای روحی و جسمی انسان ارتباط دارد، یعنی تمام توان انسان را برای کسب معرفت و تجربة معرفتی به خود اختصاص میدهد.
طبیعی است که تجربة عارف یا دیندار در مراحل ابتدایی بسیار کمرنگ و گاه آغشته به هواهای نفسانی و خواستههای فردی هست؛ اما با گذر هریک از اینمراحل، هم چهرة معشوق عرفانی و دینی آشکارتر میشود و هم خواستههای نفسانی و چیزهایی که موجب لغزش سالک و عارف میشود، ناپدید میشوند.
» (کلاباذی، 1349: 1146- 1147) توضیح نظریة ابوبکر کلاباذی در شرح تعرف، چنین است که انسان (عارف، زایر، سالک) تعلقات ظاهری و حواس بیرونی خود را قطع میکند تا به معرفت و دریافت درونی دست یابد.
» (کلاباذی، 1349: 391- 392) شهود، مکاشفه یا مشاهده، نوعی تجربة دینی است که در پالایش روحی و درونی انسان کسب میشود.
مرتبة شدید اینتجربهها همان است که در پیامبران، اولیاء، عارفان و قدیسان دیده میشود و پیروان اینعقاید سعی دارند با تمرکز تمام نیروهای خود در سیر عرفانی و در مراکزی مانند امامزادگان- که محل مناسبی برای آرامش و خلوت درونی انسان محسوب میشود- تجربه کنند.
ازجمله آثار روانشناختی اینعمل دینی در بعد فردی آن، این است که بهدلیل فضای معنوی حاکم در این مشاهد شریف، زائران نوعی پالایش و پاکی و نزدیکی به خداوند را در خود احساس میکنند که موجب آرامش آنها میگردد و در بعد اجتماعی نیز، زیارت از مهمترینعوامل شکلگیری تقویت و تعمیق هویتهای جمعی است.