چکیده:
بستان العارفین و تحفه المریدین از متون منثور عرفانی قرن پنجم حوزه خراسان است که در میان آثار فارسی برای بسیاری از حکایات و کرامات و اقوال صوفیان منبعی کهن به شمار می آید. افزون بر این، فواید زبانی کتاب نظیر بسیاری از واژه های خاص و وجوه سبک شناختی نثر نزدیک به گفتار قرن پنجم از ارزش های دیگر این اثر است. بستان العارفین و تحفه المریدین، به همراه منتخب رونق المجالس و پیوست هایی در سال 1354(ه. ش.) به اهتمام دکتر احمدعلی رجایی بخارایی منتشر شده و اخیرا به چاپ دوم نیز رسیده است. نگارنده در این نوشتار با استفاده از نسخ خطی شناخته شده و دست یاب بستان العارفین و نیز دیگر منابع کهن، به بررسی متن چاپی آن پرداخته و نشان داده است که وجود سهوهای گوناگون در متن، ضرورت تصحیح مجدد آن را به روشنی تایید می کند.
Bostan ol-Arefin va Tohfat ol-Moridin is one of the mystical prose texts of the Khorasan area in the fifth century A.H. Among the many Persian literary texts، it is considered as a precious ancient source for many of the anecdotes، miracles and sayings of the Sufis. Furthermore، the linguistic features of this book such as numerous special vocabularies، stylistic aspects and prose similar to the spoken language of the fifth century are among the other values of this book. Bostan ol-Arefin va Tohfat ol-Moridin، Montakhab-e Ronaq ol-Majalis and the attachments whose second edition has recently been released was published by Dr. Ahmad Ali Rajai Bukharaee in 1354 Š (1975). In this article the author is going to investigate this printed text by using the known and accessible manuscripts of Bostan ol-Arefin and other ancient sources to point to numerous errors in the text calling for a new recension.
خلاصه ماشینی:
"اعتماد مصحح بر این صورت غلط {«خر» به جای «خز»} خود به خود سبب شده است که ایـن سهو در حکایت دیگری نیز تکرار شود: «امام ابوحنیفه ـ رحمـة الله علیـه ــ در اول کـار خرفروشـی کردی و مالدار١٦ بود» ( طبسی ، ١٣٥٤: ٣٧٨)؛ در حالی که در اصل نسخه آشکارا «خز فروش » خوانده می شود.
اهل تفسیر انـدر این آیت سخن گفته اند: یعنی فراخ کرد خدای تعالی بر وی مسلمانی {را} و دل وی نورانی کردسـت به معرفت و توحید خویش ، و او را ره نمودست به خویشتن ـ چون بلال ـ و مسلمانی و بهشت کـه دل های ایشان پر نور است » (طبسی ، ١٣٥٤: ١٠٥).
در متن چاپی «آهیا شر اهیا» به همین صورت آمده است و احتمالا نوع قرائـت مصـحح را نشـان می دهد، اما دربارة آن باید گفت که : اولا در هر دو نسخة توبینگن و افندی این سه کلمه بدون هیچ گونه فاصله پشت سر هم آمده انـد: «اهیا شراهیا» و ثانیا «اهیا شر اهیا» در متون دیگر٢٥ مانند تفسیر کشف الاسرار نیز آمـده اسـت و آن را «اسم اعظم » یا معادل «یا حی یا قیوم » (میبدی ، ١٣٦١: ٢٢٣/٧) گفته اند.
٥) این نسخه در حقیقت مجموعه ای دارای ٢٧٧ برگ و شامل مطالب زیر است : بسـتان العـارفین (١٣١- ١)، چهار قطعه شعر ـ به تصریح ـ به نام عبدالواسع جبلی (١٣٣-١٣٢)، حکایت فی کرامـات الاولیاء و غیرهم (حکایاتی پراکنده از صوفیان ) (دکتر رجایی ایـن بخـش را بـه سـهو بـابی از ابـواب بستانالعارفین تصور کرده است (١٨٠-١٣٤))، منتخب رونق المجالس (٢٧٢-١٨٠)، دو نامه از سنایی که در مکاتیب سنایی نامة پنجم و چهـاردهم اسـت (سـنایی ، ١٣٦٢: ٤٢-٣٧ /١٠٧-١٠٠) و در پایـان چند بیت عربی پراکنده (٢٧٧- ٢٧٥)."