چکیده:
ادبیات از دید گاه میخا ئیل نعیمه پرده برداشتن از تمامی نیازها، روحیات و آرمان های انسان ، با رویکرد ی صادقانه و زیباست؛ و اخلاق مجموعه ای از اصول و مبانی است که ناظر بر فرایند زندگی و کمال و سعادت انسان است. در آثار نعیمه ارتباط و انسجا می عمیق میان ادبیات و اخلاق است که از آبشخور اندیشه ای واحد سرچشمه می گیرد واهدافی مشترکی را دنبال می کند. اهدافی همچون: خودشناسی، شناخت نهفته های انسان و هدف از وجودش که به معرفت خداوند و یکی شدن با او منتهی می شود.ادبیات و اخلاق در آثار نعیمه تنها در عنوان از یکدیگر جدایند؛ چرا که وی پیوندی عمیق با مسائل عمومی داشت و در یاری کردن اخلاق و هنجارها ، و در طلی عه آن ارزش های آزادی و احترام به انسان و حقوقش سخت پایداری می ورزید .نعیمه ادیبی متفکر و اخلاقی است با احساساتی سرشار از معرفت و اخلاق عالی. ادبیات نعیمه آیینه ای بی غبار از اندیشه ها و عواطف و دردها و آرزوهای او و بازتاب دهنده حقیقی جامعه و حوادث آن است. ادبیات نعیمه رسالتی والا و بیدار در پویایی و بالندگی وجدان بشری و بیدار کردن وجدان انسانی و توسع ه و شکوفایی فضیلت های اخلاقی دارد. همچنین تعبیری از نفس بشری و انتشار خیر و فضیلت ها و پایبندی به ارزش های انسانی است. دوری وی از مردم و ازدواج نکردنش بیانگر آرمان خواهی او در رسیدن به شناخت زندگی و خالق آن است؛ چرا که از دیدگاه او، زندگی زناشویی مانع رسیدن به این هدف است. آنچه در این مقاله شایان ذکر است اینکه ادبیات نعیمه ادبیات متعهد و مکتبی است که نسبت به رسالت خود امین ووفادار است و راه روشن زندگی را برای کسانی که در تاریکی های نادانی و توهم و شک سرگردانند ترسیم می کند. نعیمه همه تلاش خود را برای سعادت انسان، تحقق آزادی و زنده کردن قلب و فکر و روح مبذول داشته است؛ از این رو هرگاه از ادبیات نعیمه سخن می گوییم، در حقیقت از فضیلت های انسانی و اندیشه های ارزشمند وی که همه مسائل انسان و زندگی را فرا می گیرد پرده برمی داریم.
خلاصه ماشینی:
"نلاحظ أن نعیمة فی أفکاره وأدبه یتطرق إلی شتی مظاهر الأخلاق، ویعمد إلی ضرب من النظریة النقدیة فی قضایا الحیاة وأمور الإنسان، وفی رأیه أن الإنسان کالبحر یقذف اللآلئ والأصداف، غیر أنه أکبر من کل ما فیه من لآلئ وأصداف، وإن دب علی الأرض برجلین من رصاص، ویدین من حدید، فهو یمنطق الأکوان بخیال من نور.
أما نهایته، فالکمال، والکمال فی نظر میخائیل نعیمة یعنی معرفة کل شیء، والقدرة علی کل شیء؛ لأنه یعتقد بالتقمص فی استکمال النفس وتصبیغها بصبغة الله؛ کما نری أن الموت من منظار میخائیل نعیمة وجه الحیاة الآخر؛ فهو یصور اللحد بأنه مهد الحیاة، قائلا فی تفاؤل غریب: «وعندما الموت یدنو واللحد یفغر فاه، أغمض جفونک تبصر فی اللحد مهد الحیاة» (نعیمة، 1945م، ص 8).
و لا شک أن أدب نعیمة غنی بالعدید من الخصائص الإنسانیة والقیم الروحیة العامة، وهو عامل رئیسی فی تحویل واقع الأمة العربیة من الرکود والجهل والخفقان إلی النهوض والوعی والانتباه والتجدید فی بناء الفضائل الأخلاقیة التی کادت أن تنسی علی مر العصور.
4ـ 7 حسن الظن والتفاؤل کما نعرف، إن میخائیل نعیمة یعتبر من أدباء المهجریین، ومن میزاتهم هی النظرة التفاؤلیة إلی الکون وکل ما فیه، النظرة التی تساعد الإنسان علی اختیار النهج السدید فی الحیاة مؤدیا إلی الحیاة الفضلی والسعادة والکمال ومعرفة الله.
فلیکن لی یا إلهـی من لسانی شاهـدان صادقان إن أفـه بـالحــق فلـیشـهــد معــی أو أفـه بـالباطل فلیشهـــد علی و إذا مــا قــــام غـیــری یـدعــی یـا إلـهـی الحـق فـی بــطل وغی فـلیــکـن سـیفــا لســـانـی حــده فــی سبیــل الحـق مـاض لا یـهاب لا یـکــف الضـــرب حتی ضـده یـنثنـی عـن غیــه نـحـو الصـواب (نعیمة، 1945م، ص 54) ما یلفت النظر فی أدب نعیمة هو أنه منذ ترعرعه عقلا وقلبا ضحی نفسه فی سبیل الفضائل الإنسانیة والقیم الروحیة."