چکیده:
داستان از عناصر گوناگون همچون شخصیت و زمان تشکیل شده ¬است. ویژگی های شخصیت های داستان به ساختار داستان شکل می دهد و داستان بدون آنها وجود ندارد. از آن سو، برای پیشبرد و تکامل داستان ناگزیر باید عنصر زمان وجود داشته باشد؛ از این رو هر داستانی آغاز و پایان دارد. در این پژوهش که عناصر داستان موسی و خضر W را با تکیه بر شخصیت و زمان بررسی می کند، نخست داستان از نگاه قرآن بررسی شده، سپس شخصیت های داستان تقسیم و معرفی شده اند و با به کارگیری نظریه های معاصر داستانی، برخی ویژگی های آنها بیان شده است. این مقاله پیوند میان شخصیت های داستان و سرنوشت آنها را می کاود و در پی آن به بررسی عنصر زمان در داستان بر مبنای تامل و دقت در واژگان و آیات و سبک بیانی آن می پردازد؛ و بر آن است که شیوه به کارگیری زمان و دلالت آن در این داستان را نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
"وهناک دراسات حول قصة موسی والخضر (، وأخص بالذکر کتاب دراسات فنیة فی قصص القرآن لمحمود البستانی، بید أن هذا الکتاب إضافة إلی قصتنا هذه یضم کثیرا من القصص القرآنیة، ولا یلتزم ببحث عن عناصر القصة وتمحیصها بدقة، بل یتطرق إلی الکثیر من القضایا المرتبطة بأدبیة القصة؛ واستمددنا منه ما یعنینا.
أضواء علی قصة موسی وخضر ( لم یرد القرآن ذکر الخضر إلا ما فی قصة رحلة موسی ( إلی مجمع البحرین، وما ذکر شیئا من جوامع أوصافه إلا ما فی قوله تعالی: (فوجدا عبدا من عبادنا آتیناه رحمة من عندنا وعلمناه من لدنا علما( (الکهف 18: 65).
الفتی الذی ذکره الله تعالی فی القصة (وإذ قال موسی لفتاه لا أبرح حتی أبلغ مجمع البحرین أو أمضی حقبا( (الکهف 18: 60) هو یوشع بن نون، وصیه؛ وإنما سمی "فتی موسی"؛ لأنه لزمه لیتعلم منه.
تحدید الزمن فی القصة وتوظیفه بعد أن لقی موسی الخضر (، وعده بأن لا یعصی أمره: (قال ستجدنی إن شاء الله صابرا ولا أعصی لک أمرا( (الکهف 18: 69 ).
والدقة التعبیریة ملحوظة فی بعض الآیات التی تشیر إلی موقف موسی أمام الخضر، واعتذاره منه بعد نقض الوعد؛ حیث (قال لا تؤاخذنی بما نسیت ولا ترهقنی من أمری عسرا( و(قال إن سألتک عن شیء بعدها فلا تصاحبنی قد بلغت من لدنی عذرا( (الکهف 18: 73 و76).
لا یدری المتلقی کم مدة جری لموسی والخضر ( إلی أن یأتی حین الفراق؟ فتوجد قفزات زمنیة عدیدة فی القصة، ولا یمکن قیاس زمن السرد علی الزمن الحقیقی؛ لأن زمن السرد أقل بکثیر من الزمن الواقعی الذی لا ندری طول مدته بالضبط."